اختصارات
لیست تصاویر
لیست جداول
چکیده
1. مقدمه
1.1 پس زمینه
1.2 اهداف تحقیق
1.3 انگیزه
2 بررسی ادبیات
2.1 نظریه رشد اقتصادی
2.2 شکاف فناوری (فاصله تا مرز 2.3 صادرات فناوری فشرده)
3 مدل مفهومی
4 تجزیه و تحلیل مقدماتی
4.1 یادداشت ها در مورد داده ها
4.2 همگرایی β در عوامل تعیین کننده دانش
4.2.1 مدل رگرسیون همگرایی
β 4.2.2 نتایج و بحث بتا همگرایی
5 مدل تجربی
5.1 توسعه مدل
5.2 روش تخمین
GMM 5.3 نتایج و بحث
6 خلاصه، مفاهیم و محدودیت ها
ضمیمه
منابع
چکیده پایان نامه
این پایان نامه رشد اقتصادی قرن بیست و یکم را از طریق دریچه فاصله تا مرز (شکاف فناوری) مورد بررسی قرار می دهد که در آن رشد موجودی دانش یک کشور با ایجاد دانش و تقلید دانش تعیین می شود. اصطلاح ایجاد تابعی از تحقیق و توسعه، عملکرد صادراتی مبتنی بر فناوری و سرمایه انسانی فرض میشود، در حالی که عبارت تقلیدی تابعی از شکاف فناوری، عملکرد صادراتی مبتنی بر فناوری و سرمایه انسانی است. در طول دوره 1997-2018، دو نمونه از کشورها در یک مجموعه پانل مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند و دو مدل رشد در مجموع برآورد میشوند - یک مدل برای هر نمونه. در حالی که تحقیق و توسعه به طور گسترده در زمینه رشد اقتصادی تحلیل شده است، بسیاری از مطالعات به نمونه های کوچکی از کشورها محدود می شود. در این مقاله، مدل رشد مربوط به نمونه بزرگی از کشورها (57=n) از دادههای کل هزینههای تحقیق و توسعه استفاده میکند. نمونه کوچکتر (n = 41) یک مدل رشد را در نظر می گیرد که در آن مخارج تحقیق و توسعه با بودجه دولتی و شرکت های تجاری به عنوان عوامل تعیین کننده دانش جداگانه در نظر گرفته می شوند. تا همین اواخر، دادههای صادراتی مبتنی بر فناوری پراکنده بود و ساخت متغیر را برای تجزیه و تحلیل نمونههای بزرگ دشوار میکرد. در حالی که یک رویکرد سنتی ممکن است از معیارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدل رشد استفاده کند، من از در دسترس بودن دادههای مدرن بهره میبرم و معیاری از عملکرد صادراتی با فناوری فشرده را به مدلهای مفهومی و تجربی معرفی میکنم. برای بررسی عوامل شکلدهنده دانش در طول زمان، آزمونهای همگرایی β بدون قید و شرط بر روی عوامل تعیینکننده دانش انجام میشوند. نتایج این آزمایشها نشاندهنده همگرایی در عملکرد صادراتی مبتنی بر فناوری، سرمایه انسانی، و هزینههای تحقیق و توسعه با بودجه دولت در سراسر کشورها است - که نشان میدهد کشورهای کمتر توسعهیافته از نظر دانش (فناوری) به رهبران رسیدهاند. مدلهای رشد با استفاده از روشهای تعمیمیافته مختلف تخمینگر لحظهها برآورد میشوند. از بین سه متغیر تحقیق و توسعه، نتایج نشان میدهد که تنها هزینههای تحقیق و توسعه با بودجه دولت بر رشد اثر مثبت دارد. عملکرد صادراتی مبتنی بر فناوری و سرمایه انسانی برای همه مدلها و نمونههای در نظر گرفته شده دارای اثرات مثبت و قابل توجهی در رشد هستند. به طور کلی، این نتایج نشان میدهد که سیاستگذاران باید در هنگام تدوین سیاستهای رشد، به عملکرد صادرات مبتنی بر فناوری و سرمایه انسانی توجه زیادی داشته باشند.
ABSTRACT OF DISSERTATION
This thesis investigates twenty-first century economic growth through a distanceto- frontier (technology-gap) lens where growth in a country’s knowledge stock is determined by knowledge creation and knowledge imitation. The creation term is assumed to be a function of research and development, technology-intensive export performance, and human capital, while the imitation term is a function of the technology gap, technology-intensive export performance, and human capital. Over the period 1997-2018, two samples of countries are analyzed in a panel setting, and two growth models are estimated in total—one for each sample. While research and development has been extensively analyzed in the economic growth context, many studies are limited to small samples of countries. In this paper, the growth model pertaining the large sample of countries (n = 57) utilizes total R&D expenditure data. The smaller sample (n = 41) considers a growth model wherein government-funded and business-enterprise-funded R&D expenditure are considered as separate knowledge determinants. Until recently, technology-intensive export data were sparse, making variable construction difficult for large-sample analysis. While a traditional approach might utilize information and communications technology measures in the growth model, I take advantage of modern data availability and introduce a measure of technologyintensive export performance to the conceptual and empirical models. To investigate the factors shaping knowledge over time, unconditional β-convergence tests are conducted on the proposed determinants of knowledge. The results of these tests indicate convergence in technology-intensive export performance, human capital, and government-funded research and development expenditure across nations—suggesting that less-developed nations are “catching up” to the leaders in terms of knowledge (technology). The growth models are estimated utilizing various generalized method of moments estimators. Of the three research and development variables, results indicate that only government-funded research and development expenditure has a positive effect on growth. Technology-intensive export performance, and human capital are shown to have positive and significant growth effects for all models and samples considered. Overall, these results suggest that policymakers should give great consideration to technology-intensive export performance and human capital when drafting growth policies.
ABBREVIATIONS
LIST OF FIGURES
LIST OF TABLES
ABSTRACT
1 Introduction
1.1 Background
1.2 Research Objectives
1.3 Motivation
2 Literature Review
2.1 Economic Growth Theory
2.2 Technology Gap (Distance to Frontier(
2.3 Technology-Intensive Exports
3 Conceptual Model
4 Preliminary Analysis
4.1 Notes on Data
4.2 β-Convergence in Knowledge Determinants
4.2.1 β-Convergence Regression Model
4.2.2 β-Convergence Results and Discussion
5 Empirical Model
5.1 Model Development
5.2 GMM Estimation Methodology
5.3 Results and Discussion
6 Summary, Implications, and Limitations
Appendix
References