چکیده
این مطالعه, برخی از پیامدهای ناخواسته عضویت در سازمان تجارت جهانی (WTO) را با ارائه شواهدی در مورد جابجایی فرار از تعرفه های به واسطه فرآیند ورود به WTO تایید می کند. این تحلیل بر توافق نامه ارزش گذاری گمرکات WTO (CVA) تمرکز می کند که اختیارات مقامات گمرکی را در زمان ارزیابی قیمت واردات محدود می کند. در حالی که قبل از ورود به WTO، مقامات گمرکی آزادانه می توانند از قضاوت شخصی خود استفاده کنند یا قیمت های حداقل یا مرجع را اعمال کنند، پس از پیوستن کشور آنها به سازمان تجارت جهانی، آنها مجبور به قبول قیمت فاکتور صادر شده توسط صادرکننده هستند. اگر از نظر ارزیابی قیمت واردات, مقامات گمرکی از اختیار برخوردار باشند، ممکن است با رشوه دادن به واردکنندگان در فرار از تعرفه های گمرکی کمک کنند. حذف چنین اختیاری, توانایی آنها در تسهیل سوء ارائه قیمت های واردات را محدود می کند. با استفاده از داده های مربوط به 15 کشور که بین سالهای 1996 تا 2008 به سازمان تجارت جهانی (WTO) پیوسته اند، ارتباط مثبتی بین گزارش ضعیف قیمت های واردات و نرخ تعرفه یافتیم که انتظار می رود انگیزه ای برای فرار از افزایش های نرخ تعرفه باشد. از آن مهمتر, این رابطه پس از پیوستن یک کشور به سازمان تجارت جهانی ناپدید می شود. این نتیجه با بستن یک کانال توسط CVA برای رفتار فاسد سازگار است. با این حال، ما همچنین دریافتیم که تغییرات در شیوه های ارزیابی گمرکی، واردکنندگان را وادار می سازد تا دنبال روش های جایگزین برای فرار از تعرفه ها باشند، از قبیل گزارش ضعیف کمیت ها و طبقه بندی نادرست محصول. سطح کلی فرار از تعرفه, بدون تغییر باقی می ماند.
1. مقدمه
سازمان تجارت جهانی (WTO) با 164 کشور عضو, یکی از برجسته ترین تشکل های بین المللی است. هرچند که این سازمان به طور رسمی برای دو دهه وجود داشته است، نوشته های رو به رشدی وجود دارند که هدف آنها ارزیابی مزایایی است که این سازمان برای اعضای آن به ارمغان می آورد. این نوشته ها (که بعداً در متن مرور خواهند شد) بررسی کرده اند که آیا عضویت در سازمان تجارت جهانی, تجارت بین المللی را تقویت می کند، درآمد اعضای آن را افزایش می دهد، محدودیت های شرایط معامله در تجارت را حذف می کند، زمانی که خط مشی ها یک طرفه تعیین می شوند یا اینکه می تواند توسط دولت ها به عنوان یک ابزار تعهد در برابر لابی های داخلی مورد استفاده قرار گیرد یا خیر.
سهم این مقاله در نوشته های مرتبط با این موضوع, مستند سازی یک نتیجه ناخواسته عضویت در سازمان تجارت جهانی است - جابجایی فرار از تعرفه ها به کانال های جایگزین. استدلال اینست که یک اصلاح نهادی مورد نیاز به عنوان شرط ورود به سازمان تجارت جهانی, یک کانال را که از طریق آن می توان از عوارض واردات فرار نمود, قطع می کند. و در واقع شواهد, حذف عملی فرار از مالیات از طریق کانال آسیب دیده را نشان می دهند. در عین حال، داده ها نیز فرار بیشتر از طریق کانال های جایگزین را نشان می دهند. به نظر می رسد سطح کلی این فرار با فرایند پیوستن به سازمان تغییری نکرده است.
این تحلیل بر توافق نامه ارزش گذاری گمرکات WTO (توافق نامه در مورد اجرای ماده هفتم GATT) متمرکز است که انتظار می رود کشورهای پیوسته به WTO آن را پیاده سازی کنند. ماده هفتم, قوانین بین المللی در مورد روش شناسی را تنظیم می کند که کشورها باید از آن برای ارزش گذاری کالاهای وارداتی به منظور جمع آوری گمرکات استفاده کنند. ارزش گمرکی باید بر مبنای "ارزش واقعی" باشد که قیمت کالای وارداتی یا مانند کالا در فروش در دوره عادی تجارت در شرایط کاملاً رقابتی است. ارزش گمرکات نباید بر مبنای ارزش کالایی با منشاء ملی یا ارزش های خودسرانه یا تخیلی باشد. به بیان دیگر، ماده هفت, اختیار در محاسبه یک ارزش قابل محاسبه یا محاسبه یک ارزش قابل عوارض دهی را بر مبنای برخی از استانداردهای خارجی ممنوع می کند, مانند یک قیمت حداقل یا قیمت مرجع, اقدامی که در کشورهای در حال توسعه گسترش یافته است. در عوض مقامات گمرکی موظفند قیمت اعلام شده در صورتحساب صادر شده توسط صادرکننده را بپذیرند.
با دستور الزامی به استفاده از صورتحساب های صادر شده توسط صادرکننده به عنوان مبنایی برای ارزش گذاری واردات، ماده VII, اختیارات مقامات گمرکی را محدود می کند. اگر مقامات گمرکی در هنگام ارزیابی قیمت واردات, در استفاده از از قضاوت خود آزاد باشند، ممکن است با رشوه دادن به واردکنندگان در فرار از تعرفه های گمرکی کمک کنند. حذف چنین اختیاری, توانایی آنها در تسهیل سوء ارائه قیمت های واردات را محدود می کند. هدف مورد نظر ماده VII, جلوگیری از کشورهای عضو در اعمال محدودیت های تعرفه های اعطا شده به سایر اعضای سازمان تجارت جهانی از طریق جریان های ارزش گذاری واردات است.
مطالعه ما بر سوء ارائه قیمت واردات و حساسیت آن به نرخ تعرفه, قبل و بعد از پیوستن به WTO تمرکز دارد. برای در نظر گرفتن سوء ارائه قیمت واردات، ما از Javorcik وNarciso (2008) پیروی می کنیم و تفاوت بین ارزش واحد صادرات گزارش شده توسط کشور صادرکننده و ارزش واحد واردات ثبت شده توسط واردکننده را محاسبه می کنیم (که از این به بعد به عنوان شکاف ارزش واحد نامیده می شود). مقادیر واحد در سطح 6-رقمی طبقه بندی سیستم هماهنگ شده (HS) اندازه گیری می شوند. ما بر روی محصولات متمایز تمرکز می کنیم، زیرا برای مقامات صادق گمرک, ارزیابی دقیق قیمت واقعی محصولات متمایز، به دلیل ویژگی های ذاتی و کیفیت های مختلف آنها سخت تر است که ممکن است به مقامات گمرکی فاسد, یک توضیح قابل اعتماد برای سوء ارائه قیمت واقعی را ارائه دهد. ما روی سه کشور عمده صادرکننده تمرکز می کنیم که همه آنها اقتصادهای توسعه یافته و نسبتاً باثبات هستند: آلمان، ایالات متحده و فرانسه. ما 15 کشور واردکننده را در نظر می گیریم که در سالهای 1996 تا 2008 به WTO پیوستند. ما از ارقام تجاری از پایگاه داده COMTRADE سازمان ملل متحد و اطلاعات تعرفه از پایگاه WITS بانک جهانی استفاده می کنیم.
تحلیل تجربی ما در چند مرحله انجام می شود. اولاً ما نشان می دهیم که بین شکاف ارزش واحد و نرخ تعرفه, یک رابطه مثبت و معنادار آماری وجود دارد. در هنگام برآورد این رابطه، ما شاهد دو کشور هستیم، محصول 6 رقمی HS و اثرات ثابت سال (و یا در عوض کد-HS-دو رقمی کشور و اثرات ثابت سال). نتایج ما زمانی با گزارش ضعیف قیمت های وارداتی سازگارتر هستند که نرخ تعرفه بالاتر باشد. این یافته, شهودی است, زیرا واردکنندگان مایل به فرار از پرداخت عوارض گمرکی دارای انگیزه بیشتری برای گزارش ضعیف قیمت محصول واردشده هستند, اگر نرخ تعرفه بالاتر باشد.
سپس، ما بررسی می کنیم که آیا رابطه بین شکاف ارزش واحد و نرخ تعرفه, پس از پیوستن به سازمان تجارت جهانی تغییر می کند یا خیر. به نظر می رسد این مورد برقرار است. نتایج ما نشان می دهد که ارتباط مثبتی بین سوء ارائه قیمت واردات و سطح تعرفه پس از ورود کشور به WTO از بین می رود. در مشخصات مورد نظر ما، افزایش نقطه ای ده درصد در نرخ تعرفه با شکاف ارزش واحد بزرگتر 6.5 درصد قبل از عضویت در سازمان تجارت جهانی همراه است. در دوره پس از پیوستن، هیچ رابطه آماری معنی دار بین نرخ تعرفه و شکاف ارزش واحد وجود ندارد. بنابراین یافته های ما با توافق نامه های ارزش گذاری گمرکات سازمان تجارت جهانی منطبق است که اختیارات مقامات گمرکی از نظر ارزیابی قیمت کالاهای وارداتی را محدود می کند که همکاری با ناظران ناصادق برای فرار از پرداخت عوارض را برای مقامات فاسد بسیار دشوار می سازد.
در یک سری از کنترل های قابلیت اطمینان، ما نشان می دهیم که نتایج ما هنگامی برقرار هستند که نمونه خود را به محصولاتی محدود کنیم که تعرفه آنها در حول و حوش زمان پیوستن تغییر نکرد، محصولات معامله شده قبل و بعد از پیوستن یا فقط جریان های بزرگ تجارت. ما همچنین نشان می دهیم که نتایج ما در زمان مشاهده ناهماهنگی غیرقابل مشاهده واردکننده-صادرکننده-سال یا واردکننده-صادرکننده-محصول یا صادرکننده-محصول-سال و نیز گنجاندن اعضای غیرWTO در گروه شاهد, قوی و قابل اطمینان هستند. با انجام یک تحلیل مطالعه رویداد، اعتماد به این مورد را به دست می آوریم که نتایج ما از طریق روندهای متداول هدایت نمی شوند. ما همچنین استدلال می کنیم که فرار از تعرفه ها از طریق قیمت گذاری پایین احتمالاً تنها در محصولات متمایز ممکن است رخ دهد، زیرا تشخیص این فرار در محصولات مشابه بسیار آسان است. ما هیچ ارتباط قوی بین شکاف ارزش واحد و نرخ تعرفه در محصولات غیرمتمایز, قبل یا بعد از پیوستن به WTO پیدا نمی کنیم.
ABSTRACT
This study documents some unintended consequences of the World Trade Organization (WTO) membership by providing evidence on displacement of tariff evasion driven by the WTO accession process. The analysis focuses on the WTO Customs Valuation Agreement (CVA) which limits the discretion of customs officials when it comes to assessing the price of imports. While prior to the WTO accession customs officials are free to use their own judgment or apply minimum or reference prices, after their country joined the WTO they are mandated to accept the invoice price issued by the exporter. If customs officials enjoy discretion with respect to assessing the import price, they may assist importers with tariff evasion in exchange for bribes. Removing such discretion limits their ability to facilitate misrepresentation of import prices. Using data on 15 countries which joined the WTO between 1996 and 2008, we find a positive relationship between underreporting of import prices and the tariff rate, which is expected as the incentive to evade increases with the tariff rate. Importantly, this relationship disappears after a country joins the WTO. This result is consistent with the CVA closing one channel for corrupt behavior. However, we also find that changes to customs valuation procedures induce importers to seek alternative ways of tariff evasion, such as underreporting of quantities and product misclassification. The overall level of evasion remains unchanged.
1. Introduction
The World Trade Organization (WTO) with its 164 member countries is one of the most prominent international bodies.1 Although it has formally existed for only two decades, there is a fast growing literature aiming to assess the benefits it brings to its members.2 This literature (reviewed later in the text) has examined whether the WTO membership boosts international trade, raises incomes of its members, eliminates the terms-of-trade-driven restrictions in trade that arise when policies are set unilaterally, or can be used by governments as a commitment device vis-à-vis domestic lobbies.
This paper contributes to the literature by documenting an unintended consequence of the WTO membership—displacement of tariff evasion to alternative channels. It argues that an institutional reform required as a condition of the WTO accession shuts down one channel through which import duties can be evaded. And indeed the evidence suggests virtual elimination of tax evasion through the affected channel. At the same time, the data also indicate greater evasion through alternative channels. The overall level of the evasion appears to be unchanged by the accession process.
The analysis focuses on the WTO Customs Valuation Agreement (Agreement on Implementation of Article VII of the GATT) which countries joining the WTO are expected to implement. Article VII sets the international rules on the methodology that countries must use to value imported goods in order to collect duty.3 Customs value should be based on “actual value”, which is the price of the imported merchandise, or like merchandise, in sales in the ordinary course of trade under fully competitive conditions. Customs value should not be based on value of merchandise of national origin, or arbitrary or fictitious values. Put differently, Article VII prohibits discretion in calculating a dutiable value or calculating a dutiable value on the basis of some external standard, such as a minimum price or a reference price, a practice that used to be widespread in developing countries. Instead the customs officials are obliged to accept the price stated on the invoice issued by the exporter.
By essentially mandating the use of invoices issued by the exporter as the basis for import valuation, Article VII limits the discretion of customs officials. If customs officials are free to use their own judgement when assessing the import price, they may assist importers with tariff evasion in exchange for bribes. Removing such discretion limits their ability to facilitate misrepresentation of import prices. The intended purpose of Article VII is to prevent member countries from eroding tariff concessions granted to other WTO members by overvaluing import flows.
Our study focuses on misrepresentation of the import price and its sensitivity to the tariff rate before and after the WTO accession.5 To capture the misrepresentation of the import price, we follow Javorcik and Narciso (2008) and calculate the difference between the unit value of exports reported by the exporting country and the unit value of imports recorded by the importer (hereafter referred to as the unit value gap). Unit values are measured at the 6-digit level of the Harmonized System (HS) classification. We focus on differentiated products, as it is more difficult for honest customs officials to accurately assess the true price of differentiated products due to their intrinsic features and different qualities, which may give corrupt customs officials a plausible explanation for misrepresenting the true price.6 We focus on three major exporting countries, all of which are developed and relatively uncorrupt economies: Germany, US and France.7 We consider 15 importing countries which joined the WTO between 1996 and 2008. We use trade figures from the UN COMTRADE database and tariff data from the World Bank's WITS database.
Our empirical analysis proceeds in several steps. First, we show that there exists a positive and statistically significant relationship between the unit value gap and the tariff rate. When estimating this relationship we control for country pair, 6-digit HS product and year fixed effects (or alternatively for country-pair-2-digit-HS-code and year fixed effects). Our results are consistent with the underreporting of import prices being greater when the tariff rate is higher. This finding is intuitive as importers wanting to evade paying import duties will have a greater incentive to underreport the price of the imported product if the tariff rate is higher.
Then, we examine whether the relationship between the unit value gap and the tariff rate changes after the WTO accession. This appears to be the case. Our results suggest that the positive link between misrepresentation of the import price and the tariff level disappears after the importing country joins the WTO. In our preferred specification, a ten-percentage-point increase in the tariff rate is associated with a 6.5% larger unit value gap prior to the WTO membership. In the post accession period, there is no statistically significant relationship between the tariff rate and the unit value gap. Thus our findings are consistent with the WTO Customs Valuation Agreement limiting the discretion of customs officials in terms of assessing the price of imported goods, which makes it much more difficult for corrupt officials to cooperate with dishonest importers to evade duty payments.
In a series of robustness checks, we show that our results hold when we restrict our sample to products whose tariff did not change around the accession time, products traded both before and after accession, or just large trade flows. We also show that our results are robust to controlling for unobservable importer-exporter-year or importer-exporter-product or exporter-product-year heterogeneity as well as to including non-WTO members in the control group. By conducting an event study analysis, we gain confidence that our results are not driven by confounding trends. We also argue that tariff evasion through underpricing is likely to take place only in differentiated products as it would be very easy to detect in homogenous products. We find no robust link between the unit value gap and the tariff rate in nondifferentiated products either before or after the WTO accession.
چکیده
1. مقدمه
2. چرا پذیرش توافقنامه ارزش گذاری گمرکی بر فرار از گمرکات واردات تاثیر می گذارد؟
3. داده ها
4. پیاده سازی توافق نامه ارزش گذاری گمرکی WTO
4.1 آمار خلاصه
4.2 مشخصات اقتصادسنجی
4.3. نتایج پایه
4.4 آیا همه کالاها به یک شیوه تحت تاثیر قرار می گیرند؟
4.5. فندک
4.6 تجارت درون شرکتی
4.7 ناهمگونی غیر قابل مشاهده
4.8 درون گرایی بالقوه
4.9 دیگر موارد چک کردن پایداری و قوت نتایج
5. آیا شواهدی از جابجایی وجود دارد؟
6. اثر کلی
7. نتایج
منابع
ABSTRACT
1. Introduction
2. Why would adoption of the Customs Valuation Agreement affect evasion of import duties?
3. Data
4. Implementation of the WTO Customs Valuation Agreement
4.1. Summary statistics
4.2. Econometric specification
4.3. Baseline results
4.4. Are all goods affected in the same way?
4.5. The smoking gun
4.6. Intra-firm trade
4.7. Unobservable heterogeneity
4.8. Potential endogeneity
4.9. Other robustness checks
5. Is there evidence of displacement?
6. The overall effect
7. Conclusions
References