چکیده
هدف این مقاله بررسی نقش مدیریت کیفیت (QM) در تئوری و عمل با استفاده از دیدگاه تئوری اقتضایی است. این پژوهش حول محور نقش QM در بهبود همکاری استراتژیک در شرکتهای کوچک و متوسط (SME) با استفاده از تئوری اقتضایی میباشد تا بهکارگیری بهترین روشهای عملی. تئوری استقرایی اساس کار روش پژوهش را تشکیل میدهد که شامل تحلیل مطالعات موردی پنج شرکت کوچک و متوسط با تکرار مصاحبهها (n = 45)، گروههای هدف (n=5) و تحلیل مدارک و شواهد است. با توجه به یافتههای پژوهش مشخص شد که متغیرهای اقتضایی (استراتژی، فرهنگ، چرخه حیات و توجه به مشتری) و انواع مربوط به آنها در تعامل با شیوههای عملی QM بودند و در شکلگیری همکاری استراتژیک بین SME ها و محیط اطراف آنها مؤثراست. این فرایند که بر اساس روشهای اقتضایی شکل میگیرد در هر SME و محیط مربوطهاش در مقایسه با بهترین روشهای عملی فراگیر به شکلی منحصربهفرد روی میدهد.
مقدمه
تئوری اقتضایی میگوید که "اثربخشی سازمانی درنتیجه تطبیق ویژگیهای یک سازمان ...با مقتضیاتی است که بازتاب موقعیتهای سازمان هستند"(Donaldson,2001، صفحه 1). مقتضیات معمول (که بهعنوان متغیرهای اقتضایی شناخته میشوند،Langfield-Smith,2007) شامل استراتژی (O’Regan and Ghobadian,2006) و فرهنگ (Sousa and Voss,2008) میشوند. در این دیدگاه سازمانها به دنبال بهبود عملکردشان هستند و این کار را با اصلاح همکاری و متناسب کردن خود با مجموعه متغیرهای تعریفشده اقتضاییشان و نیز محیط بیرونی متغیرشان انجام میدهند. این فرایند تطبیق و متناسبسازی، فرایندی جاری و پویا تعریف میشود بالأخص در محیطهای تجاری پرسرعت (Daft et al, 2010; Donaldson, 2006; Burns and Stalker, 1961). تئوری اقتضایی زمانی مفید است که در ایجاد چارچوب نظری فراگیر (Simpson et al., 2012; De Clercq et al., 2014) با در نظر گرفتن روشهای مبتنی بر زمینه در تناسب اقتضایی نسبت به بهترین روش برای مدیریت سازمان نقصی وجود داشته باشد (Donaldson, 2001).
این پژوهش اکتشافی در جستجوی ایجاد همکاری با مدیریت کیفی (QM) با استفاده از تئوری اقتضایی است که در مورد یکی از مسائل تجاری معاصر بهکاررفته است. مورد تجاری که دیدگاه تئوری اقتضایی در مورد مدیریت کیفی آن به تحقیق و بررسی پرداخته، رسیدن و حفظ همکاری استراتژیک با شرکتهای کوچک و متوسط یا همان SME ها در محیطهای تجاری بهسرعت در حال تغییر میباشد. Corley و Gioia (2011) و نیز Ridder et al. (2014) تئوری اکتشافی را پیشنهاد دادند آنها معتقدند که شروع پژوهشها باید در راستای تئوری باشد و به شناسایی یک مسئله کلیدی در عملکرد سازمان هم در پیشرفتهای فعلی وهم در پیشرفتهای آتی ضروری سازمان پرداخت. Corley و Gioia (2011) از این روش بهعنوان روشی نظریه محور در جنبههای عملی یک مسئله یا پدیده یاد میکنند، که در این مقاله همان نقش QM در ارتباط با همکاریهای استراتژیک در SME ها میباشد. مسئله همکاری استراتژیک چالشی برای SME ها در بازارهای بهسرعت در حال تغییر به شمار میرود. (Simpson et al., 2012؛; Raymond and St-Pierre, 2013 and Giachetti, 2015 Bagnoli). علاوه بر این Ng et al (2015) معتقد است که باید تحقیقات بیشتری درزمینهٔ همکاری QM با محیطهای بیرونی صورت گیرد Rauniar. et al. (2008:133) همکاری استراتژیک را اینگونه تعریف میکند که " تا چه حد تجارت کلی، محصول و تکنولوژی یک شرکت منجر به هدایت فرایندها و محتوای توسعه یک محصول میشود ". ضعف همکاری استراتژیک در SME ها منجر به نبود بازار و توجه مشتری و نیز رقابت خواهد شد (Brown et al, 2007؛ Garg and Goyal, 2012؛ Bagnoli and Giachetti, 2015)، تأخیر در ارائه خدمات / محصول به بازار(Simpson et al., 2012) و نیز افزایش مشکلات مربوط به عدم همکاریهای تکنولوژیکی که هزینههای بالایی دارند و خود ناشی از استفاده نادرست منابع تکنولوژی هستند (Kock and Strotmann, 2006) و نبود زیرکی در بازارهای کلیدی (Alpkan et al, 2007) همگی از نشانههای ضعف همکاری استراتژیک هستند. علاوه بر این نمایش پیشفرض SME ها بهعنوان نسخه اسکالر سازمانهای بزرگ و یا " شرکتهای نسبتاً بزرگ "(Tilley,2000:33) مسائل زمینهای ناشی از همکاریهای استراتژیک در SME ها را دستکم میگیرد. برای مثال برخی از پژوهشهای QM که بر روی SME ها انجامشدهاند به سیستمهای مدیریت کیفی (QMS) مربوط هستند و در تشخیص و شناسایی روشهای غیررسمیتر و گستردهتر QM در عمل ناتوان بودهاند همان روشهایی که توسط Garengo et al (2005) و Bitici et al (2012) برای درک همکاری بین SME ها استفادهشدهاند. ازآنجاییکه بیشتر تمرکز ما بر روی QM در عمل و نیز تأثیر همکاری استراتژیک در SME هاست، پس میتوان آن را بهعنوان نسخهای غیررسمی از QMS ها بهحساب آورد.
فقدان چارچوب نظری فراگیری که به بررسی نقش QM عملی در همکاری استراتژیک بپردازد منجر به ظهور و پیدایش روشهایی شد که اساس آنها را اقتضا بود (Jusoh and Parnell,2008؛Sousa and Voss,2008؛Simpson et al,2012؛De clerq et al,2014). در این مقاله شیوههای QM که از همکاری استراتژیک نشاءت میگیرند یا آن را هدایت میکنند بهعنوان گزینههای محتمل در طیفی از متغیرهای اقتضایی یا CV ها در نظر گرفته میشوند. این رویکرد زمینهای خود عرصه را برای مطالعات بیشتر فراهم کرد تا تجویز بهترین راهحلهای عملی در تئوری QM، این در خالی است که Srinivasan و Brayan(2014) معتقدند که حتی بهترین روشهای عملی و قانونمند نیز بهاندازه روشهای مبتنی بر زمینه برای بررسی QM کار آیی کافی را ندارند زیرا روشهای مبتنی بر زمینه به کیفیت فرهنگ توجه دارند. Dubey و Gunasekaran (2015) نیز بر این باورند که این روش به بررسی بیشتر جنبههای مردم محور QM میپردازد. Jayaram et al (2010) نیز استفاده از تئوری اقتضایی را بر استفاده از روشهای جهانشمول در QM ترجیح میدهد. پیشنهاد ما نیز این است که روش اقتضایی برای بررسی چگونگی عملکرد QM در SME ها مناسب است و درنهایت میتواند به بهبود همکاری استراتژیکی که توسط Rauniar et al., (2008) تعریفشده بود، بینجامد. بنابراین هدف این مقاله بررسی نقش شیوههای QM در بهبود همکاری استراتژیک در SME ها با استفاده از روش تئوری اقتضایی میباشد.
کانون توجه ما در این پژوهش، بخش خدماتی SME هاست، زیرا طبق نظر Gunaselaran و Ngal (2012) مدیریت عملیات نیازمند افزایش توجه به بخش خدمات است. انتخاب این بخش کمک میکند تا از سلطه فرضیات عملیاتی که کارخانههای بزرگ در پژوهشهای مربوط به SME ها دارند اجتناب کنیم (Hultman and Shaw, 2003 Garengo and Biazzo, 2013). تمرکز بر روی این بخش کمبود مطالعات لازم بر روی همکاری استراتژیک در بخش خدمات SME ها را تا حدودی جبران میکند.
ساختار مقاله به شرح زیر است: ابتدای امر ما همکاری استراتژیک، شیوههای QM و تئوری اقتضایی را در نظر میگیریم. در ادامه ما به فرمولبندی پرسشهای تحقیق و روش بکار گرفتهشده در تحقیق میپردازیم. سپس در بخشهای مربوط به نتایج و مباحثه چارچوب مفهومی را بسط میدهیم و ب ارائه پیشنهادهای علمی میپردازیم. درنهایت مقاله با نتیجه بهکارگیری تئوری در QM و کاربردهای عملی آن و نیز توصیه برای انجام پژوهشهای آتی پایان مییابد.
ادبیات موضوعی
همکاری استراتژیک، شیوههای QM و تئوری اقتضایی
با در نظر داشتن مسئله یا پدیده همکاری استراتژیک در SME بهعنوان نقطه شروع مطالعات در باب تئوری QM، ما به تئوری اقتضایی (که بهعنوان مرحله 1 از آن یاد میشود) تا به ما نشان دهد که چگونه شیوههای عملی QM میتواند بر همکاری استراتژیک تأثیر بگذارد. این روش شامل تعریف Gioia و Pitre’s (1990) از تئوری بهعنوان مجموعهای از مفاهیم و روابط درونی آنها میشود که به ما نشان میدهد چگونه و چرا یک پدیده روی میدهد. تئوری اقتضایی بهعنوان ابزاری برای بررسی ارتباط بین همکاری استراتژیک و شیوههای عملی QM به وجود آمد (Garg and Goyal, 2012؛ (Raymond and St-Pierre, 2013 و در ابتدای امر نیازمند شناسایی فاکتورها یا متغیرهای اقتضایی (CV) بود. این متغیرها تنها در بلندمدت و با تلاشهای بسیار احتمال تغییر دارند Sousa and Voss, 2008; Raymond and St-Pierre, 2013)) و مربوط به شیوههای QM در عمل میشوند، شیوههایی که از طریق یک فرایند همکاری پویا ((Johnston and Pongatichat, 2008 همانطور که در چارچوب مفهومی آغازین شنان دادهشدهاند، شکل میگیرند (شکل 1).
توضیح شکل 1
همانطور که Raymond and St-Pierre (2013) و LAngfield – Smith(1997) میگویند شکل 1 نشان میدهد که ما نیازمند شناسایی مجموعهای از متغیرهای اقتضایی هستیم که متناسب با زمینه پدیدهای که در حال بررسی آن هستیم باشند. دوم اینکه هر CV با نوع خاص خودش نشان دادهشده است (شکل 1). سوم، تغییر در CV ها (برای مثال تغییرات بیرونی بازار یا تغییر در فناوری) به همان نحوی که در نوع شناسی نشان دادهشدهاند نیازمند همکاری پویا با استفاده از شیوههای عملی QM است این موارد بهوضوح در شکل 1 نشان دادهشدهاند. فرض اساسی شکل 1 آن است که CV ها و نوع شناسی آنها باید مختص زمینه باشد (Johnston and Pongarichat, 2008؛ Raymond and St-Pierre, 2013؛ De Clercq et al. 2014,) و اینکه بستهای از شیوههای مدیریتی باید در فرایندی همکاری استفاده شوند که در شکل 1 آمدهاند (Raymond and Croteau, 2009). بااینوجود خود مفهوم شیوههای عملی جهانی QM"که آماده مصرف " هستند و تااندازهای مستقل از زمینه در نظر گرفته میشوند زیر سؤال رفتهاند (Sousa and Voss, 2008; Sousa and Aspinwall, 2010). برخی اوقات برخلاف ماهیت محدود منابع SME ها؛ گفته میشود که توسعه شیوههای QM در بهکارگیری همکاری استراتژیک مربوط به مسائل زمینهای و طرز خاص آن میباشد (Garengo et al., 2005؛ Bititci et al., 2006؛ Raymond and St-Pierre, 2013). شیوههای عملی QM در این زمینه از SME ها، خود نسخه غیررسمی QMS هایی هستند که در مدلهای QMS که دربرگیرنده مدلهای بینابینی چون ISO 9000، مدل تعالی کسبوکار، مدل Baldrige، جریان ارزش ناب و محکزنی در میان سایرین از آن استفاده میشود، هستند.
Abstract
The aim of this paper is to explore the role of Quality Management (QM) theory and practice using a contingency theory perspective. The study is grounded in the role of QM in improving strategic alignment within Small and Medium Sized Enterprises (SMEs) using Contingency Theory rather than adopting best practice approaches. An inductive theory building research methodology was used involving multiple case analyses of five SMEs, involving repeat 2 interviews (n=45), focus groups (n=5) and document analysis. From the findings, it was found that Contingency Variables (strategy, culture, lifecycle and customer focus) and their respective typologies were found to interact with QM practices in helping to shape strategic alignment between the SMEs and their environments. This shaping process based on contingency approaches occurred in a manner unique to each SME and their respective environments rather than in an overarching best practice manner.
Introduction
Contingency theory suggests that “organisational effectiveness results from fitting characteristics of the organisation…..to contingencies that reflect the situation of the organisation” (Donaldson, 2001, p 1). Typical contingencies (known as contingency variables, Langfield-Smith, 2007) including for example strategy (O’Regan and Ghobadian, 2006) and culture (Sousa and Voss, 2008). From this perspective organisations seek to improve their performance by improving fit and alignment with their defined set of contingency variables and hence the changing external environment. This process of fit is viewed as a dynamic and ongoing process especially in fast moving business environments (Daft et al, 2010; Donaldson, 2006; Burns and Stalker, 1961). Contingency theory is especially useful when there is a lack of an established overarching theoretical framework (Simpson et al., 2012; De Clercq et al., 2014) with an emphasis on contextually grounded approaches based on contingency fit rather than a single best way to manage an organisation (Donaldson, 2001).
This exploratory study seeks to make a contribution to Quality Management (QM) using a contingency theory perspective applied to a contemporary business issue. The business issue within which to ground the contingency theory perspective on QM is that achieving and 3 maintaining strategic alignment within Small and Medium Sized Enterprises (SMEs) in rapidly changing business environments. Corley and Gioia (2011) and Ridder et al. (2014) suggest exploratory theory building studies should commence their contribution to theory by identifying a key problem in organisational practice that is both current and which requires future development. Corley and Gioia (2011) refer to this approach as theory focusing on the pragmatic aspects of a problem or phenomena, which in this paper is the role of QM in relation to strategic alignment in SMEs. The issue of strategic alignment is a challenge for SMEs in fast changing markets (Simpson et al., 2012; Raymond and St-Pierre, 2013; Bagnoli and Giachetti, 2015). Moreover, Ng et al (2015) suggest the need for further research into aligning QM efforts with the external environment. Rauniar et al. (2008:133) defines strategic alignment as “the extent to which a firm’s overall business, product, and technology guide the product development contents and processes”. Atrophy of strategic alignment in SMEs can lead to a lack of market and customer focus, and loss of competitiveness (Brown et al., 2007; Garg and Goyal, 2012; Bagnoli and Giachetti, 2015), failed product/service launches with delayed time to market (Simpson et al., 2012), increased technology misalignment problems with higher costs due to misused technology resources (Kock and Strotmann, 2006) and lack of agility in key markets (Alpkan et al., 2007). Moreover, the default representation of SMEs as scalar versions of large organisations or “little big firms” (Tilley, 2000:33) oversimplifies the contextual issues driving strategic alignment in SMEs. For example, some QM studies on SMEs refer to Quality Management Systems (QMS) and fail to recognise the informal and broader approaches to QM practices used to drive alignment within SMEs as noted by Garengo et al. (2005) and Bititci et al. (2012). Hence, we focus on QM practices and their effect on strategic alignment in SMEs, which can be viewed as informal versions of QMSs.
The lack of an overarching theoretical framework addressing the role of QM practices in strategic alignment has led to the emergence of contingency based approaches (Jusoh and Parnell, 2008; Sousa and Voss, 2008; Simpson et al., 2012; De Clercq et al., 2014). Here, QM practices that drive or orchestrate strategic alignment are viewed as contingent upon a range of contingency variables (CVs). This contextual approach leads to grounded studies rather than prescriptive best practice solutions in QM theory and practice, where Srinivasan and Bryan (2014) suggest that best practice and rule based approaches to QM are not as effective as more contextually grounded approaches which address quality culture. Similarly, Dubey and Gunasekaran (2015) refer to this approach in exploring the more people orientated aspects of QM. Jayaram et al (2010) suggest the use of contingency theory in contrast to universalist approaches to QM. We suggest that the contingency theory approach is appropriate in exploring how QM practices in SMEs can be used to improve strategic alignment as defined by Rauniar et al., (2008). Accordingly, the aim of the paper is to explore the role of QM practices in improving strategic alignment within SMEs using a contingency theory approach. To focus the study, service sector SMEs have been selected, where Gunaselaran and Ngal’s (2012) review suggest that operations management has an increasing service focus. This selection helps in avoiding the dominance of large manufacturing operating assumptions present in manufacturing related SME studies (Hultman and Shaw, 2003; Garengo and Biazzo, 2013). It also addresses the paucity of studies on strategic alignment in service sector SMEs.
The paper is structured as follows; first, we consider Strategic Alignment, QM practices and Contingency theory. This section is followed by the formulation of our research questions and methodology adopted. Next, the results and discussion section further develops the conceptual framework and the development of empirically grounded propositions. Finally, the paper 5 concludes with the contribution to theory in relation to QM and the implications for practice and recommendations for further research.
Literature:
Strategic Alignment, QM practices and Contingency theory
Having identified the SME strategic alignment problem or phenomena as the starting point of the QM theory building study, there is a need for contingency-based theory building (referred to as stage 1) to show how QM practices can influence strategic alignment. This approach is consistent with Gioia and Pitre’s (1990) definition of theory as a statement of concepts and their interrelationships that show how, or why, a phenomenon occurs. Contingency theory has emerged as a lens for exploring the links between strategic alignment and QM practices (Garg and Goyal, 2012; Raymond and St-Pierre, 2013) and first requires the identification of a number of contingency factors or variables (CVs). These CVs can only be changed in the long term and with considerable effort (Sousa and Voss, 2008; Raymond and St-Pierre, 2013) and are related to QM practices through a process of dynamic alignment (Johnston and Pongatichat, 2008) as shown in the initial conceptual framework (Figure 1)
Figure 1 about here
Figure 1 shows the need to identify a set of CVs that are that are appropriate to the context of the phenomena being explored as suggested by Raymond and St-Pierre (2013) and LangfieldSmith (1997). Second, each CV is represented by an appropriate typology (Figure 1). Third, changes to the CVs (e.g. external market or technology changes) as represented by these typologies require the need for dynamic alignment using orchestrating QM practices as shown in Figure 1. The underlying assumption of Figure 1 is that CVs and their typologies need to be context specific (Johnston and Pongarichat, 2008; Raymond and St-Pierre, 2013; De Clercq et al., 2014) and that bundles of QM practices should be used in the alignment process as shown 6 in Figure 1 (Raymond and Croteau, 2009). Hence, the concept of QM “off-the-shelf” universal best practices that are considered relatively independent of context, is questioned (Sousa and Voss, 2008; Sousa and Aspinwall, 2010). Somewhat counter-intuitively for innately resource limited SMEs, it is suggested that the development of QM practices in driving strategic alignment is idiosyncratic and contextual (Garengo et al., 2005; Bititci et al., 2006; Raymond and St-Pierre, 2013). QM practices in this SME context are informal versions of QMSs based on the application of QMS models which include inter alia models such as ISO 9000, the Business Excellence Model, Baldrige Model, Lean Value Streaming, and Benchmarking amongst others.
چکیده
مقدمه
ادبیات موضوعی
همکاری استراتژیک، شیوههای QM و تئوری اقتضایی
CV ها و نوع شناسی CV
QM، همکاری پویا و پرسشهای تحقیق
روش تحقیق
نتایج و بحث
متغیر اقتضایی استراتژی و پویایی همکاری
متغیر اقتضایی استراتژی و پویایی همکاری ـ موارد متقابل و پیشنهادات
متغیر اقتضایی فرهنگ و پویایی همکاری
متغیر اقتضایی فرهنگ و پویایی همکاری ـ موارد متقابل و پیشنهادات
متغیر اقتضایی چرخه حیات و پویایی همکاری
متغیر اقتضایی چرخه حیات و پویایی همکاری ـ موارد متقابل و پیشنهادات
متغیر اقتضایی توجه به مشتری و پویایی همکاری
متغیر اقتضایی توجه به مشتری و پویایی همکاری ـ موارد متقابل و پیشنهادات
چارچوب مفهومی اصلاحشده
نتایج و توصیهها
منابع
Abstract
Introduction
Literature
Strategic Alignment, QM practices and Contingency theory
CVs and CV Typologies
QM, Dynamic alignment and Research Questions
Research Methodology
Results and Discussion
Strategy CV and alignment dynamics
Strategy CV and alignment dynamics – cross case and propositions
Culture CV and alignment dynamics
Culture CV and alignment dynamics – cross case and propositions
Lifecycle CV and alignment dynamics
Lifecycle CV and alignment dynamics – cross case and propositions
Customer Focus CV and alignment dynamics
Customer Focus CV and alignment dynamics – cross case and propositions
Revised conceptual framework
Conclusions and Recommendations
References