چکیده
سازمان ملل برای هدایت تحولات به سوی یک اقتصاد پایدار و فراگیر، اهداف توسعه پایدار (SDG ها) را توسعه داده است. توسعه پایدار یک مفهوم یکپارچه با سه جنبه است: اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی. این مقاله با مرور چالش های زیست محیطی و اجتماعی که جامعه با آن مواجه است، شروع می شود. چرا دارایی باید به توسعه پایدار کمک کند؟ وظیفه اصلی سیستم مالی تخصیص سرمایه به مفیدترین کاربرد آن است. موسسات مالی از شرکت هایی که از لحاظ ریسک ناپایدارند، دوری می کنند، که ما در چارچوب جدید خود این شرکت ها را به عنوان دارایی پایدار ۱.۰ و ۲.۰ معرفی می کنیم. موسسات پیشگام در حال حاضر در حال سرمایه گذاری بر شرکت ها و پروژه های پایدار هستند تا ارزش بلندمدتی برای جامعه گسترده تر ایجاد کنند (دارایی پایدار ۳.۰).
1. مقدمه
انقلاب صنعتی و توسعه فرایندهای تولید وابسته به سوخت های فسیلی که درانقلاب صنعتی به راه افتاده، باعث شکوفایی در رشد اقتصادی و جمعیت شده است. در عین حال، این سیر تکاملی از دنیای "تهی" قبلی با منابع طبیعی فراوان، چالش های اجتماعی و محیطی را تشدید کرده است (دالی و فارلی، ۲۰۱۱). تولید انبوه در یک سیستم اقتصادی رقابتی، ابتدا در جهان توسعه یافته و سپس دنیای در حال توسعه منجر به ساعات کاری طولانی، دستمزد پایین و کودکان کار شده است. برای مقابله با این شیوه ها و ترویج کار مناسب و دسترسی به تحصیلات و مراقبت های بهداشتی، مقررات اجتماعی زیادی معرفی شده است. تولید و مصرف انبوه نیز از طریق آلودگی و تخلیه منابع طبیعی بر سیستم زمین فشار وارد می کند. تغییر آب و هوا در حال حاضر مهمترین محدودیت زیست محیطی است (استرن، ۲۰۰۸).
توافق عمومی بر این است که برای غلبه بر این چالش های زیست محیطی، به یک اقتصاد مدور و کم کربن نیاز داریم. در حالی که انتقال زودهنگام (با کاهش قابل توجه انتشار کربن در سال ۲۰۲۰) اجازه می دهد الگوهای تولید و مصرف به تدریج تعدیل شوند، یک انتقال دیرهنگام (که از سال ۲۰۳۰ آغاز می شود) احتمالا باعث شوک های ناگهانی می شود و منجر به رها شدن دارایی هایی می شود که ارزش تولیدی خود را از دست داده اند (ASC، ۲۰۱۶). بسیاری از شرکت های منابع طبیعی هنوزهم انکار می کنند و به صورت غیرمنطقی بر تحولات دیرهنگام و تدریجی حساب می کنند. برای هدایت این تحولات به سوی اقتصاد پایدار و فراگیر، سازمان ملل متحد (2015) دستورالعمل 2030 را برای توسعه پایدار تدوین کرده است که مستلزم تغییر رفتاری است.
توسعه پایدار یک مفهوم یکپارچه است که سه جنبه را در برمی گیرد: اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی. این مقاله با مرور چالش های پایداری که جامعه با آن مواجه است، آغاز می شود. در زمینه زیست محیطی، تغییر آب و هوا، تغییر کاربری زمین، کاهش تنوع زیستی و کاهش منابع طبیعی، سیستم زمین را بی ثبات می کنند. فقر، گرسنگی و کمبود مراقبت های بهداشتی نشان می دهند که بسیاری از مردم زیر حداقل استانداردهای اجتماعی زندگی می کنند. توسعه پایدار به این معنی است که نسل های فعلی و آینده باید منابعی مانند غذا، آب، بهداشت و انرژی داشته باشند و نباید فشاری بر سیستم زمین وارد شود (راورث، ۲۰۱۷).
چرا منابع مالی باید به توسعه پایدار کمک کند؟ وظیفه اصلی سیستم مالی تخصیص بودجه به بهترین کاربرد آن است. امور مالی می تواند نقش مهمی در تخصیص سرمایه گذاری به شرکت ها و پروژه های پایدار ایفا کند و در نتیجه انتقال به اقتصاد مدور و کم کربن را تسریع نماید. تامین مالی پایدار به این مسئله می پردازد که تامین مالی (سرمایه گذاری و وام) چه تاثیری بر مسائل اقتصادی، اجتماعی و محیطی دارد. تخصیص امور مالی در زمینه موازنه بین اهداف پایدار می تواند به تصمیم گیری استراتژیک کمک کند. علاوه بر این، سرمایه گذاران می توانند بر شرکت هایی که در آن سرمایه گذاری می کنند، تاثیر بگذارند. بنابراین سرمایه گذاران بلند مدت می توانند شرکت ها را به سوی فعالیت های تجاری پایدار هدایت کنند. در نهایت، امور مالی برای ارزیابی اهداف مفید است و در نتیجه می تواند به مقابله با عدم قطعیت ذاتی در مورد مسائل زیست محیطی مانند تاثیر انتشار کربن در تغییر آب و هوا کمک کند. منابع مالی و پایداری هر دو به آینده نگاه می کنند.
تفکر درباره تامین مالی پایدار در چند دهه گذشته از مراحل مختلفی فراتر رفته است. تمرکز از سود کوتاه مدت (فریدمن، ۱۹۷۰) به تدریج به سوی ایجاد ارزش بلندمدت (تیرول، ۲۰۱۷) تغییر می یابد. این مقاله این مراحل را تجزیه و تحلیل می کند و چارچوب جدیدی را برای تامین مالی پایدار ارائه می کند. شرکت های مالی و غیرمالی به طور سنتی مدل دینفعان را پذیرفتند و حداکثر کردن سود را به عنوان هدف اصلی در نظر می گیرند. گام اول در تامین مالی پایدار (دارایی پایدار ۱.۰) مربوط به موسسات مالی است تا از سرمایه گذاری در شرکت هایی که تاثیرات بسیار منفی دارند اجتناب کنند، مانند تنباکو، بمب خوشه ای یا شکار نهنگ. برخی شرکت ها ملاحظات اجتماعی و زیست محیطی را در مدل ذینفعان (دارایی پایدار ۲.۰) ترکیب کرده اند.
این مقاله تنش بین سهامداران و مدل های ذینفعان را برجسته می کند. آیا سیاست گذاران به یک شرکت سهامدارگرا اجازه می دهند تا یک شرکت دینفع گرا را تصاحب کند؟ یا آیا باید از شرکت هایی حمایت کنیم که در پایداری پیشرفته تر هستند؟ یک توسعه کلیدی دیگر، حرکت از ریسک به سوی فرصت است. در حالی که شرکت های مالی از شرکت هایی که از لحاظ ریسک ناپایدارند، دوری می کنند (دارایی پایدار ۱.۰ و ۲.۰)، شرکت های پیشگام در حال حاضر در شرکت ها و پروژه های پایدار سرمایه گذاری می کنند تا ارزش گسترده تری برای جامعه ایجاد کنند (دارایی پایدار ۳.۰)، که تیرول (۲۰۱۷) این ارزش را به عنوان کالای عمومی تعریف می کند.
این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. در بخش ۲ چالش های پایداری را در زمینه اجتماعی و زیست محیطی بررسی می کنیم. در بخش ۳ چارچوب خود را برای تامین مالی پایدار معرفی می کنیم. سپس، در بخش ۴ کاربرد این چارچوب در زمینه تصاحب یک شرکت را ارائه می دهیم. سرانجام، در بخش ۵ نتیجه گیری می نماییم.
2. چالش های توسعه پایدار
مدل های اقتصادی ما در دنیایی تهی، با وفور کالا و خدمات تولید شده توسط طبیعت (دالی و فارلی، ۲۰۱۱) توسعه داده شدند. این مسئله مربوط به آغاز انقلاب صنعتی در قرن ۱۹ بود. کار و سرمایه عوامل تولید، برای بهینه سازی تولید اقتصادی کمیاب بود، در حالی که طبیعت و خدمات آن آزادانه در دسترس بودند. بنابراین تابع تولید کاب-داگلاس، تنها از ورودی کار و از ورودی سرمایه برای تولید کالا استفاده می کند (کاب و داگلاس، ۱۹۲۸).
اما انقلاب صنعتی اثرات عمیقی بر اقتصاد، جامعه و اکو سیستم جهانی داشته است. جامعه انسانی عمدتا به سوخت های فسیلی و سایر منابع غیر تجدیدپذیر وابسته است که پاسخی به تخلیه جنگل ها به عنوان سوخت. این افزایش استفاده از انرژی، دسترسی به مواد خام دیگر را فراهم کرده است. پیشرفت های تکنولوژیکی وابسته به سوخت فسیلی (با موتور بخار شروع شد)، منجر به تولید بی سابقه کالاهای مصرفی، ترغیب رشد اقتصادی و جمعیت شد. شهرسازی منجر به کاهش زمین های زراعی و افزایش جنگل زدایی شد.
در اوایل دهه ۱۹۷۰، کلوب روم اولین کسی بود که نشان داد تا سال ۲۱۰۰، حتی با تکنولوژی پیشرفته نیز سیستم زمین نمی تواند از این نرخ رشد اقتصادی و جمعیت حمایت کند. کلوب روم در گزارش خود با عنوان "محدودیت های رشد"، پنج عامل اصلی را بررسی می کند که رشد این سیاره را تعیین و محدود می کنند: ۱) افزایش جمعیت، 2) تولید مواد غذایی، 3) تخلیه منابع تجدید ناپذیر، 4) تولید صنعتی و 5) تولید آلودگی. آن ها اشاره می کنند بشر می تواند جامعه ای بسازد كه در آن بتواند به طور نامحدود بر روی زمین زندگی كند، البته به این شرط که محدودیت هایی را بر خود و تولید كالاهای مادی خود تحمیل كند تا در زمینه جمعیت و تولید، به حالت تعادل جهانی برسند (میدوو و همکاران ، 1972).
Abstract
To guide the transformation towards a sustainable and inclusive economy, the United Nations has developed the Sustainable Development Goals (SDGs). Sustainable development is an integrated concept with three aspects: economic, social and environmental. This paper starts by reviewing the environmental and social challenges that society is facing. Why should finance contribute to sustainable development? The main task of the financial system is to allocate capital to its most productive use. Financial institutions have started to avoid unsustainable companies from a risk perspective, which we label as Sustainable Finance 1.0 and 2.0 in our new framework. The frontrunners are now increasingly investing in sustainable companies and projects to create long-term value for the wider community (Sustainable Finance 3.0).
چکیده
1. مقدمه
2. چالش های توسعه پایدار
2.1. چالش های محیطی
2.2. بنیادهای اجتماعی
2.3. توسعه پایدار
3. نقش سیستم مالی
3.1. سه مرحله از بودجه پایدار
3.2. تامین مالی 1.0- حداکثر کردن سود، با اجتناب از سهم اشتباه
3.3. تامین مالی 2.0- درونی سازی اثرات جانبی برای اجتناب از ریسک
3.4. تامین مالی پایدار 3.0 - مشارکت در توسعه پایدار ، ضمن بقا مالی
4. کاربرد چارچوب
4.1. یک آزمون اجتماعی برای تصاحب شرکت ها
5. نتیجه گیری
منابع
Abstract
1. Introduction
2. Sustainability challenges
2.1. Environmental challenges
2.2. Social foundations
2.3. Sustainable development
3. The role of the financial system
3.1. Three stages of sustainable finance
3.2. SF 1.0 - profit maximisation, while avoiding ‘sin’ stocks
3.3. SF 2.0 - internalisation of externalities to avoid risk
3.4. SF 3.0 - contributing to sustainable development, while observing financial viability
4. Application of the framework
4.1. A societal test for take-overs
5. Conclusions
References