دانلود رایگان مقاله مزیت ها و معایب روش تحقیق مرکب
ترجمه رایگان

دانلود رایگان مقاله مزیت ها و معایب روش تحقیق مرکب

عنوان فارسی مقاله: درس های آموخته شده: مزیت ها و معایب روش تحقیق مرکب
عنوان انگلیسی مقاله: Lessons learned: advantages and disadvantages of mixed method research
کیفیت ترجمه فارسی: مبتدی (مناسب برای درک مفهوم کلی مطلب)
مجله/کنفرانس: تحقیق کیفی در حسابداری و مدیریت - Qualitative Research in Accounting & Management
رشته های تحصیلی مرتبط: مدیریت
گرایش های تحصیلی مرتبط: مدیریت کسب و کار - مدیریت بازرگانی - سیاست های تحقیق و توسعه - تحقیق در عملیات
کلمات کلیدی فارسی: تحقیق کیفی - تحقیق کمی - روش های تحقیق
کلمات کلیدی انگلیسی: Qualitative research - Quantitative research - Research methods
نوع نگارش مقاله: دیدگاه (Viewpoint)
شناسه دیجیتال (DOI): https://doi.org/10.1108/11766091111124702
لینک سایت مرجع: https://www.emerald.com/insight/content/doi/10.1108/11766091111124702/full/html
دانشگاه: دانشگاه کلرادو دنور، دنور، کلرادو، ایالات متحده آمریکا
صفحات مقاله انگلیسی: 13
صفحات مقاله فارسی: 19
ناشر: امرالد - Emeraldinsight
نوع ارائه مقاله: ژورنال
نوع مقاله: ISI
سال انتشار مقاله: 2011
مبلغ ترجمه مقاله: رایگان
ترجمه شده از: انگلیسی به فارسی
شناسه ISSN: 1176-6093
کد محصول: F2393
نمونه ترجمه فارسی مقاله

چکیده

هدف: هدف این مقاله در درجه اول، بحث در مورد فرضیات تئوری، کیفیت ها، مسائل و ریزسنجی کنترل رویکردهای کمی و کیفی است؛ دوما، برای تشریح درس های روش شناختی است که مولفین حین هدایت مجموعه ای از مطالعات طولی، روی استفاده و فایده کارت امتیاز فرا گرفته اند؛ سوما، برای تشویق محققین برای استفاده واقعی از روش های چندگانه و منابع داده به منظور نشان دادن پدیده های بسیار کاربردی حسابداری است که تا بحال خیلی فهمیده نشده اند.

طراحی – روش شناسی – رویکرد:  این مقاله ایده ای برپایه تجربیات مولفین در هدایت مجموعه ای از مطالعات روش ترکیبی طولی می باشد.

یافته ها:  مولفین پیشنهاد دارند که در اکثر مطالعات، استفاده از یک رویکرد روش ترکیبی، بهترین موقعیت را برای جواب سوال های تحقیق فراهم می کند.

ابتکار/ ارزش:  این مقاله پیشرفتی را برای کسانی که در صدد رفع فضاهای خالی ایدئولوژی مولفین هستند و کسانی که به طور فعال برای انجامش تلاش می کند فراهم می کند.

1. معرفی

            در این مقاله، ما به مقوله خاص تحقیق کیفی در حسابداری و مدیریت ، برای مقالاتی که به کشف راه هایی می پردازند که روش های تحقیق کمی و کیفی قابل ترکیب است، تا فهممان از حسابداری ، مدیریت و سازمان ها را بهبود بخشند، پاسخ می دهیم. اهداف این مقاله:

•  بحث حول فرضیات تئوری، کیفیت ها، مسائل و ریزسنجی کنترل رویکردهای کمی و کیفی؛

• تشریح درس های روش شناختی که ما حین هدایت مجموعه ای از مطالعات طولی روی استفاده و مفیدبودن کارت امتیاز تعادلی ویژه (BSC) یاد گرفته ایم (Malina and Selto, 2001, 2004, Malina et al., 2007)؛ و

•  تشویق محققین برای استفاده واقعی از روش های چندگانه و منابع داده به منظور نشان دادن پدیده های بسیار کاربردی حسابداری که تا بحال خیلی فهمیده نشده اند.

             Zimmerman (2001) بسیار خوب بیان کرد که تحقیق حسابداری بسیار با تئوری اقتصاد مرتبط است، و به وسیله آن بسیاری استنباط نموده اند که او به تئوری میکرواقتصادی کلاسیک اشاره دارد. دیگران (Hopwood, 2002;Ittner and Larcker, 2002; Luft andShields, 2002; and Lukka and Mouritsen, 2002) به طور واضح پاسخ داده اند که Zimmerman به کاستی های تئوری اقتصاد کلاسک و سهم تئوری های رفتاری دیگر برای تحقیق حسابداری، مانند روانشناسی و انسان شناسی اجتماعی و شناختی توجه ویژه نموده است. ما تمایل به ادامه این بحث نداریم، اما مشاهده می کنیم که بسیاری مقالات تحقیقی حسابداری در حال حاضر خالی از تئوری بدیهی می باشد (برخلاف شکوفایی دهه 70 و 80 میلادی) و با استناد قواعد تجربی روبرو هستند.  این تلاش ها پایه ای، علمی تئوری ریزی شده به نظر می رسند تا ابزار مرتبط برای اطمینان خاطر اجرا را فراهم نمایند.

           ما Euske et al. (2010) را بازتاب می دهیم و عمیقا افسوس می خوریم که محققین حسابداری به دو گروه روش شناختی جدا شده اند که به خوبی برای پالایش و اصلاح تئوری های ناکامل ما و دانش تجربی ارتباط ندارند. علاوه براین، مشاهده می کنیم که گروه های روش شناسی بر اساس طبیعت داده جدا شده اند که آزمایش سختی دارند. در حسابداری، تحقیق و محققین از هر "حسابدار" یا "بازرسی" متشکل می شود (به عبارت دیگر سخت و پر پیچ و تاب). ما به عنوان انجمن تحقیق حسابداری، مجبوریم با این حقیقیت که هردوی شماره ها و کلمات، معانی را انتقال می دهند و اینکه بدانیم هردو چه موقع برای حساب مفید و چه موقع سخت و نامناسب هستند، زمانی که داده استاندارد نشده و قواعد واضحی برای گفتن چیزی که تغییرات و چیزی که خطا است نداریم، روبرو شویم. 

          ما فکر می کنیم که جدایش بین روش های کمیت و کیفیت و جدایش بین تئوری های اقتصادی و رفتاری، در جهت فهم پدیده حسابداری سازنده نباشند. پیشنهاد می کنیم که در بسیاری مطالعات، استفاده از یک رویکرد روش ترکیبی، بهترین موقعیت را برای پاسخ سوال های تحقیق فراهم می کند. امیدواریم این مقاله پیشرفتی برای آنهایی که تمایل به رفع کمبود های ایده شناسی حسابداری دارند فراهم نماید و کار آنهایی که بسیار فعال برای این موضوع تلاش می کنند را راحت نماید.

2. ارزش ذاتی در روش های کمی و کیفی

          تحقیقات اثبات گرایانه برای اطمینان عملی. تحقیقات اثبات گرایانه حول روبروشدن با "موضوعات به خودی خود" نیست زیرا مشاهده مستقیم پدیده ذهنی است و بنابراین اعتمادپذیر نمی باشد. همچنین، یک روش شناسی برپایه پدیده شناسی نیز تشریح سریعی از پدیده در سطوح موضوع ایجاد نمی کند. برای مثال موضوعات با مواجهه مستقیم با پدیده ساخته نمی شوند بلکه به طور مشابه با آنالیز داده مجتمع ساخته می شوند. برای مثال روش کیفی ممکن است یک خط مشی پدیده شناختی از نوع داده مصاحبه ای (مشابه مجموعه داده آماری محقق کمی) بسازد، که برای ساخت مفاهیم یا بازتاب تئوری موجود استفاده می شود. این خط مشی مطالعه بشری باید به طور واضح و باز تئوری و پدیده را بهم مرتبط کند، همانطور که مجموعه داده آماری را در دسترس بگذارد تا برخی نگرانی های حول تبعیض، ابهام، عدم صراحت تحریف مستقیم را رفع نماید. اگر زمینه سازی پدیده شناسی ناکافی باشد، گواه و داده تمایل به گمراه کنندگی خواهند داشت. در آمار، این بدان معناست که داده نمایانگر نیست یا مواد در دسترس به طور مقتضی زمینه مطالعه را پوشش نمی دهد (Nørreklit et al., 2007). 

           بسیاری از مطالعات کیفی حسابداری، از واژه شماری یا تناوب عمل برای آنالیز موضوع استفاده می کنند. این موضوع بر این فرض است که همگی ما از زبانی مشابه استفاده می کنیم و طول پیغام بهینه ای وجود دارد. برای مثال اگر شمار پیشامد ها حد معینی بزرگتر باشد، داده به قول معروف چیزی برای گفتن خواهد داشت. اگر تعداد به حد معین نرسد، داده چیز درستی نخواهد گفت. چنین حدودی در تقابل با بسیاری از محققین حسابداری در ساخت دسته بندی های دوگانه می باشد، اما این رویکرد ساده به نظر می رسد.  Bliss et al. (1983) به ما می گویند که کلمه یا عبارت شامل معنی آن نمی باشند همانند یک سطل که شامل آب می باشد، اما معنادار است، که با انتخابی بودن حول اهمیتش در یک موضوع معین معنا پیدا می کند. آنالیز داده کیفی باید فهم و معنایی برای پاسخ تحقیق بیاورد. این موضوع از داوری انسان از موضوع نشات می گیرد و بنابراین، ذهنی است. به صورت تاریخی، ما حسابداران، به طور واضح در تحقیق آکادمیک راحت نیستیم، اگرچه انتخاب سوالات تحقیق، روش ها و تشریحات، داوری های ذاتی هستند. به هرحال، به نظر می رسد سنت اروپایی برای استفاده روش های کیفی از سنت آمریکایی راحتتر باشد (Panozzo, 1997; Bhimani, 2002) . 

           روش تحقیق ترکیبی هر دو رویکرد را مکررا و هم زمان برای ایجاد یک خروجی تحقیق قویتر از هر روش مجزای دیگر به کار می گیرد. در کل، روش های ترکیبی کمی و کیفی، اکتشاف مناظر پیچیده تر و روابط انسان و دنیای اجتماعی را سهولت می دهند. برخی از این مناظر و روابط ممکن است به طور کمی و کیفی آنالیز شوند. در روش کیفی مقابل روش کمی گمراهی وجود ندارد، بلکه مفاهیم مرتبط مفاهیمی تشریحی از پدیده می باشند. در هردو روش کمی و کیفی، مفاهیم می توانند برای تشریح مبهم و باز باشند.  Salomon (1991) می گوید که اصلا معضل تقابل روش های کمیت و کیفیت نمی باشد، بلکه معضل این است که فردی در حال انجام یک رویکرد "عملی" برای فهم تعداد کمی از متغیرهای کنترلی یا یک رویکرد سیستمی برای فهم تعامل متغیرها در محیط پیچیده است. Firestone (1987) پیشنهاد دارد که مطالعات کمی خواننده را به تاکید بیشتر روی داوری بی طرف و تمرکز روی استفاده رویه های محرز ترغیب نمایند، که باعث نتایجی می شود که قابلیت تعمیم به جمعیت ها را دارد.به هرحال، تحقیق کیفی به تشریح کامل و مقایسه استراتژیک بین موارد ترغیب می نماید، بموجب آن "ماندگاری مجرد در مطالعات کمی" و اجازه عمومیت برای تئوری به دست می آید(Yin, 2004). تحقیق کیفی به طور معمول سوالا تحقیقی را پاسخ می دهد که چرایی و چگونگی را در بر دارند، در حالی که تحقیق کمی به طور معمول "چند وقت " و "چه تعداد" را پاسخ می دهند. بازتاب های بالا دلیلی را برای این پیشنهاد می دهد که مخلوطی از روش های کمی و کیفی می توانند برای دستیابی بصیرت های عملی جدید، مثمر ثمر باشند. همانطور که روش های کمی زمینه ادراکی معتبر نیاز دارند، روش های کیفی همیشه ضرورتی برای فهم پدیده اجتماعی نشان می دهند. باید خاطر نشان کرد که کار ریاضی انیشتین ادراکی بود، که بعدا بیشتر به صورت عملی ارزیابی شد. خواه تحقیق کیفی به کمی به صورت تکراری از یکی به دیگری یا همزمان طبقه بندی شده باشد، به نظر می رسد که هردو روش می توانند به فهم پدیده حسابداری منتج شوند.

3. مثالی از تحقیق روش ترکیبی

          هدف این مقاله نشان کردن درس هایی است که حین هدایت یک مطالعه میدانی چندساله از یک BSC ویژه فرا گرفته ایم. پروژه تحقیق ما در 1999 زمانی که BSC در موضوعات آکادمیک نوپا بود،آغاز شد. ما این شانس را داشتیم که به 500 کمپانی که به تازگی به اجرای BSC برای کانال توزیعشان پرداخته بودند، دست یابیم. در آن موقع، انجمن تجارت و مشاوران از استفاده BSC طرفداری کردند، اما مطالعات آکادمیک کمی حول استفاده و فایده آن انجام شده بود. تمرکز اصلی توجه برای هردوی شاغلان و دانشجویان این تازگی بود که BSC استراتژی یک سازمان را با ترکیب هردوی سنجش های اقتصادی و غیراقتصادی عملکرد انجام دداده بود. اکثر تحقیقات آکادمیک روی تشخیص یک یا بیشتر از یک رابط بین سنجش های غیراقتصادی مرتبط و هم عصر، و تاخیر سنجش های اقتصادی تمرکز داشت (Ittner and Larcker, 1998) . 

           ما شروع به امتحان فرایند و تاثیر مدیریت یک سازمان با سنجش های عملکردی غیراقتصادی، به ویژه در موضوع مدل سنجش عملکر به عنوان BSC می کنیم. از هردوی روش های کیفی و کمی و تئوری های مختلف برای پاسخ به سوالات تحقیقمان و فهم پدیده مستدام، با شمول BSC استفاده می کنیم. پارگراف های زیر خلاصه ای از مقالات به مثابه چگونگی روش های کمی و کیفی ارائه می کند.

          مقاله اول (Malina and Selto, 2001) گواه مفیدبودن BSC را، به عنوان یک استراتژی ابزاری کنترل مدیریت و ارتباط گزارش  می کند. ما 14 مصاحبه شبه ساختاری را هدایت کردیم و داده BSC کیفی و کمی آرشیو کمپانی را استفاده نمودیم. براساس تئوری کنترل مدیریت و ارتباط تجارت، ما از آنالیز داده کیفی به کمک کامپیوتر برای مدلسازی استفاده و ارزیابی تاثیر ارتباط و مدیریت BSC استفاده کردیم. ما انحصارا از یک روش کیفی که هردوی کدبندی مقدم و طبیعی رونوشت محاصبه را جدول بندی می کرد، بهره بردیم[1]. ما نتیجه گیری نمودیم که این BSC ویژه همانطور که طراحی و اجرا شد، ابزاری موثر برای کنترل استراتژی شرکتی می باشد. نتایج همچنین عدم موافقت و انعطاف بین مدیریت بالایی و متوسط را خاطر نشان می کند.

نمونه متن انگلیسی مقاله

Abstract

Purpose – The purpose of this paper is first, to discuss the theoretical assumptions, qualities, problems and myopia of the dominating quantitative and qualitative approaches; second, to describe the methodological lessons that the authors learned while conducting a series of longitudinal studies on the use and usefulness of a specialized balanced scorecard; and third, to encourage researchers to actually use multiple methods and sources of data to address the very many accounting phenomena that are not fully understood.

Design/methodology/approach – This paper is an opinion piece based on the authors’ experience conducting a series of longitudinal mixed method studies.

Findings – The authors suggest that in many studies, using a mixed method approach provides the best opportunity for addressing research questions.

Originality/value – This paper provides encouragement to those who may wish to bridge the authors’ ideological gaps and to those who are actively trying to do so.

I. Introduction

          In this paper, we respond to the special call by Qualitative Research in Accounting and Management for articles exploring the ways in which qualitative and quantitative research methods can be combined to advance our understanding of accounting, management and organizations. The purposes of this paper are to:

. discuss the theoretical assumptions, qualities, problems and myopia of the dominating quantitative and qualitative approaches;

. describe the methodological lessons that we learned while conducting a series of longitudinal studies on the use and usefulness of a specialized balanced scorecard (BSC) (Malina and Selto, 2001, 2004, Malina et al., 2007); and

. encourage researchers to actually use multiple methods and sources of data to address the very many accounting phenomena that we still do not understand well.

          Zimmerman (2001) famously argued that accounting research is firmly wedded to economic theory, and by that many have inferred that he refers to classical microeconomic theory. Others (Hopwood, 2002; Ittner and Larcker, 2002; Luft and Shields, 2002; and Lukka and Mouritsen, 2002) responded vociferously that Zimmerman had overlooked the shortcomings of classic economic theory and the contributions of other behavioral theories to accounting research, such as social and cognitive psychology and sociology. We do not wish to continue this debate, but we observe that many accounting research papers currently seem devoid of axiomatic theory (unlike the heyday of the 1970s and 1980s) and are concerned with documenting empirical regularities. These efforts can be considered basic, pre-theory science, for which more-relevant tools seem to hold great promise for progress.

          We echo Euske et al. (2010) and deeply regret that accounting researchers have separated into methodological camps that do not communicate well to refine or modify our incomplete theories and knowledge of practice. Furthermore, we observe that the methodological camps are divided on the nature of the data which are worthy of rigorous examination. In accounting, research and researchers are stereotyped as either “number crunchers” or “navel gazers” (a.k.a. hard or squishy). We, as the accounting research community, have to face the fact that both numbers and words convey meaning and both are needed if we are to understand the world. Gherardi and Turner (1987) suggest that the issue is one of knowing when it is useful to count and when it is “difficult or inappropriate to count at all”, when data are non-standardized and we have no clear rules for saying what is variation and what is error.

          We think that the divides between quantitative versus qualitative methods and economic versus other behavioral theories are not constructive toward understanding accounting phenomena. We suggest that in many studies, using a mixed method approach provides the best opportunity for addressing research questions. We hope this paper provides encouragement to those that may wish to bridge accounting’s ideological gaps and comfort to those that are actively trying to do so.

II. Inherent value in quantitative and qualitative methods

        Positivism searches for empirical truths. Positivism is not about confronting “things themselves” because direct observation of a phenomenon is subjective and hence not reliable. Likewise, a phenomenologically based methodology also does not create an immediate interpretation of phenomena to the level of concepts, theories or statements of fact. Concepts, for example, are not constructed by a direct confrontation with the phenomena but similarly by analyzing the data collected. For example, qualitative method might construct a phenomenological platform in the form of interview data (similar to a quantitative researcher’s statistical dataset), which is used to construct concepts or reflect on extant theory. This epistemic platform should openly and transparently bridge theory and phenomena, as does a publicly available statistical dataset, to dispel some of the concerns about bias, vagueness, imprecision and distortion of direct observations. If the phenomenological grounding is insufficient, then the evidence and data are likely to be misleading. In statistics, this means that the data are not representative or are missing observations of key variables. In qualitative method, this means that the interview material does not adequately cover the field of study (Nørreklit et al., 2007).

          Many accounting qualitative studies use word counts or frequency for content analysis. This assumes that we all use the same language and that there is an optimal length of message. If the number of occurrences is greater than a certain cutoff, for example, then the data are alleged to be saying something of importance. If the count does not meet the cutoff, then the data are not saying anything. Such cutoffs meet many accounting researchers’ comfort in making binary classifications, but this approach seems simplistic. Bliss et al. (1983) tell us that a word or phrase does not contain its meaning as a bucket contains water, but has the meaning, it does by being a choice made about its importance in a given context. Qualitative data analysis should bring meaning and understanding to the research question. This comes from the human judgment of context and is, therefore, subjective. Historically, we, as accountants, have not been visibly comfortable with judgment in academic research, although choice of research questions, methods and interpretations surely are subjective judgments. However, the European tradition seems to be more inclined to use qualitative methods than the American tradition (Panozzo, 1997; Bhimani, 2002).

          Mixed method research employs both approaches iteratively or simultaneously to create a research outcome stronger than either method individually. Overall, combined quantitative and qualitative methods enable exploring more complex aspects and relations of the human and social world. Some of these aspects and relationships may be analyzed quantitatively and qualitatively. Ambiguity is not a matter of qualitative method versus quantitative method, but whether the underlying and revealed concepts are valid representations of the phenomenon. In both quantitative and qualitative methods, concepts can be imprecise and open to interpretation. Salomon (1991) argues that the issue is not quantitative versus qualitative methods at all, but whether one is taking an “analytic” approach to understanding a few controlled variables, or a “systemic” approach to understanding the interaction of variables in a complex environment. Firestone (1987) suggests that quantitative studies persuade the reader through de-emphasizing individual judgment and stressing the use of established procedures, leading to results that are generalizable to populations. However, qualitative research persuades through rich description and strategic comparison across cases, thereby overcoming the “abstraction inherent in quantitative studies” and permitting generalization to theory (Yin, 2004). Qualitative research typically answers research questions that address “how” and “why” whereas quantitative research typically addresses “how often” and “how many”. The above reflections give reason to suggest that a mix of quantitative and qualitative methods can be fruitful for obtaining profoundly new empirical insights. As quantitative methods need valid conceptual grounding, qualitative methods are probably always a necessity to understand social phenomena. It should be noted that Einstein’s mathematical work was conceptual, which later was investigated more empirically. Whether qualitative to quantitative research is staged iteratively from one to the other or simultaneously, it seems clear to us that both methods can contribute to understanding accounting phenomena.

III. An example of mixed method research

         The aim of this paper is to highlight the lessons we learned while conducting a multi-year field study of a specialized BSC. Our research project began in 1999 when the BSC was just beginning to hit the academic literature. We gained access to a Fortune 500 company that had recently implemented a BSC for its distribution channel. At the time, the business community and consultants advocated the use of the BSC, but very few academic studies had been conducted on either its use or usefulness. The main focus of attention for both practitioners and academics was the novelty that the BSC expressed an organization’s strategy via a combination of both financial and non-financial measures of performance. Most academic research focused on verifying one or more putatively causal links between contemporaneous or leading non-financial measures and lagging financial measures (Ittner and Larcker, 1998).

          We set out to examine the process and impact of managing an organization with non-financial performance measures, specifically in the context of a performance measurement model such as the BSC. We used both qualitative and quantitative methods and various theories to answer our research questions and to understand the phenomenon of an enduring, evolving BSC. The following paragraphs provide a brief summary of the papers as well as how qualitative and quantitative methods were utilized in the studies.

          The first paper (Malina and Selto, 2001) reports evidence on the effectiveness of the BSC as a strategy communication and management-control device. We conducted 14 semi-structured interviews and used company-provided archival qualitative and quantitative BSC data. Based on business communication and management control theory, we used computer-aided qualitative data analysis to model the use and assess the communication and control effectiveness of the BSC. We relied almost exclusively on a qualitative method that cross-tabulated both a priori and in vivo coding of interview transcripts[1]. We conclude that this specific BSC, as designed and implemented, is an effective device for controlling corporate strategy. The results also indicate disagreement and tension between top and middle management regarding the appropriateness of aspects of the BSC as a communication, control and evaluation mechanism.

فهرست مطالب (ترجمه)

چکیده

1. معرفی

2. ارزش ذاتی در روش های کمی و کیفی

3. مثالی از تحقیق روش ترکیبی

4. درس های گرفته شده از روش های ترکیبی

مغایرت داده و تئوری

ساخت تئوری و تست تئوری

عمق و وسعت

دقت آنالیز کیفی

انتشار مطالعات روش ترکیبی

توسعه مطالعه عناوین متداول یک بار مطالعه شده 

 5. مشاهدات و پیشنهادات

منابع

فهرست مطالب (انگلیسی)

Abstract

1. Introduction

2. Inherent value in quantitative and qualitative methods

3. An example of mixed method research

4. Lessons learned from mixing methods

Conflicting data and theory

Theory building and theory testing

Depth and breadth

Rigor of qualitative analysis

Getting mixed method studies published

Expanding the study of topics traditionally studied one way

5. Observations and recommendations

References