چکیده
با استفاده از 42.808 مشاهده سالانه شرکت از 32 کشور در جای جای دنیا، بررسی می کنیم آیا کراس لیستینگ در ایالات متحده به کیفیت حسابداری بهتر وابسته است و آیا حفاظت سرمایه گذار، تاثیر کراس لیستینگ بر کیفیت حسابداری را تعدیل می کند یا خیر. نتایج اصلی ما، شرکت هایی را نشان می دهند که در ایالات متحده کراس لیست شده اند، گزارش به موقع تری را از زیان ها، تمایل بیشتر به مدیریت سودها به سمت پایین و ارتباط ارزشی بیشتر ارقام حسابداری را در مقایسه با همتایان داخلی خود نشان می دهند. شرکت های کراس لیست شده ای که از اختیارات قانونی حفاظت از سرمایه گذار بالا نشات می گیرند، به طور خاص در کشورهای دارای حقوق ضد مدیریتی و حقوق عرفی بالا، تمایل بیشتری به تشخیص یک گزارش به موقع تر از زیان ها و مدیریت سودها به سمت پایین نشان می دهند اما ارتباط ارزشی سودهای پایین تری را در مقایسه با شرکت های کراس لیست شده نشان می دهند که در کشورهای دارای حقوق ضد مدیریتی پایین و حقوق غیر عرفی ساکن هستند. این نتایج حاکی از این امر است، قدرت حفاظت از سرمایه گذار در کشور وطن، نقش مهمی را در تعیین کیفیت ارقام حسابداری شرکت های کراس لیست شده ایفا می نماید.
1. مقدمه
ادبیات جهانی شدن مالی تاکید می کنند، شرکت های کراس لیست شده بر حسب افزایش قابلیت دید، گسترش پایگاه سهامدار، کسب دسترسی به بازارهای مالی، بهبود روابط با جامعه مالی خارجی و افزایش تقاضا برای سهام شرکت (مثلا Siegel, 2005; He, 2008) مفید خواهند بود. تصمیم شرکت های خارجی برای فهرست کردن سهم های خود به طور خاص در بازار اوراق بهادار ایالات متحده (زین پس کراس لیستینگ) از طریق تلاش برای دستیابی بیشتر به سرمایه ارزان تر برای سرمایه گذاری در فرصت های رشد (Hail and Leuz, 2009) هدایت می شود. این امر به خاطر این واقعیت است که شرکت های کراس لیست شده با شرایط لازم سخت کمیسیون مبادله ارز و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) مواجه هستند اعم از ابعاد گوناگون حاکمیت شرکتی. با این حال، کراس لیستینگ به یک قرارداد ضمنی بین حاکمیت شرکتی وطن شرکت و محیط های میزبان منجر می شود و سوالاتی را راجع به این مساله ایجاد می کند که چه مقدار پراکندگی بین این دو روی می دهد (Bauer et al., 2004). شواهد رسوایی های حسابداری (مثلا تینگ تینگ، 2014) ، ابعاد نظارت شرکت های کراس لیست شده را زیر سوال می برد. به طور خاص، با وجود داشتن مشخصات بنیادی قوی لیست شدن در بورس سهام امریکا، مسائل غیر اخلاقی شرکت های کراس لیست شده، نگرانی هایی را پیرامون کیفیت حسابداری شان براه می اندازد. از اینرو، هدف این مقاله، بررسی این مساله است که آیا کراس لیستینگ بر حسب ارتقاء کیفیت حسابداری، مفید است و آیا قدرت حفاظت از سرمایه گذار، تغییرات در کیفیت حسابداری شرکت های کراس لیست شده در بازار سهام امریکا را شرح می دهد.
تا اینجا، تاثیر کراس لیستینگ بر کیفیت حسابداری هم چنان به عنوان مخالف نظریه پیوند، اثبات می کند شرکت های کراس لیست شده، سیستم حاکمیت شرکتی برتر بازار میزبان را کرایه می کنند اما منتقدین اثبات می کنند این شرکت ها واقعا با شرایط لازم نظارتی و افشاء معدودی به خاطر الزام اجباری ضعیف مواجه می شوند. به علاوه، کیفیت حسابداری هم چنین تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل وابسته به هم در سطح کشور وطن است. برای نمونه، کیفیت حسابداری برای شرکت های ساکن در سطوح مختلف حافظت از سرمایه گذار فرق می کند. از اینرو، عوامل نهادی، مد نظر قرار می گیرند، نظارت کشور وطن ممکن است تاثیر کراس لیستینگ در امریکا بر کیفیت حسابداری را تکمیل نماید. سوالی که مطرح می شود این است، آیا نظارت کشور وطن، هم چنان بر کیفیت حسابداری شرکت هایی که در امریکا کراس لیست می شوند، اثر دارد، با وجود اینکه این شرکت ها باید شرایط لازم نظارتی سخت بازار امریکا را رعایت کنند.
در انجام این کار، تحلیل های تجربی را بر روی 42.808 مشاهده سالانه شرکت از 32 کشور اجرا می کنیم، داده ها یک دوره زمانی از سال 2007 تا 2016 را در بر می گیرند. نتایج اصلی ما نشان می دهند شرکت هایی که در امریکا کراس لیست شده اند، کیفیت حسابداری بهتری را از همتایان داخلی خود نشان می دهند، یعنی گزارش به موقع تر از زیان ها، تمایل بیشتر به مدیریت سودها به سمت پایین و ارتباط ارزشی بالاتر ارقام حسابداری. تحلیل بیشتر نشان می دهد شرکت های کراس لیست شده در اختیارات قانونی حفاظت از سرمایه گذار بالا، گزارش به موقع تری از زیان ها و مدیریت سودها به پایین اما ارزش ارتباطی پایین تر سودها را در مقایسه با شرکت های کراس لیست شده مقیم در کشورهای دارای حافظت از سرمایه گذار ضعیف نشان میدهد. این شواهد حاکی از این است که قدرت حفاظت ازسرمایه گذار کشور وطن، نقش های مهمی را در تاثیرگذاری بر کیفیت حسابداری شرکت های کراس لیست شده ایفا می کند. نتایج ما، حتی پس از بررسی موارد ذیل، قوی تر می شوند: 1) اندازه گیری های دیگر کیفیت حسابداری و حفاظت از سرمایه گذار؛ 2) اثر بحران جهانی 2011- 2008 و تصویب قانون 12 h-6 که شرایط لازم برای لغو ثبت از امریکا را تسهیل می نماید؛ 3) شرکت های حسابرسی شده توسط بیگ فور ، 4) مستثنی کردن شرکت های انگلیسی و ژاپنی در تحلیل؛ و 5) مسائل تورش انتخاب.
این مطالعه، سه همبخشی نموی در ادبیات حسابداری وسیع ایجاد می کند: اولا، شرح می دهد رابطه بین کراس لیستینگ و کیفیت حسابداری چطور نه تنها به عوامل نهادی کشورهای میزبان بلکه به کشورهای وطن وابسته است. در انجام این کار، تاثیر کشورهای وطن در تحلیل درجه کیفیت حسابداری شرکت های کراس لیست شده را ادغام می کنیم. لذا، آثار قبلی توسط لانگ و دیگران (2003) و لانگ و دیگران (2006) را گسترش می دهیم، با اثبات این مساله که چنین وابستگی هم چنین تحت تاثیر قدرت حفاظت از سرمایه گذار عوامل نهادی کشور وطن قرار دارد. به علاوه، مساله تورش انتخاب نمونه مورد تاکید توسط لیوز (2006) را با مقایسه شرکت های خارجی بررسی می کنیم که در امریکا به همتایان داخلی شان، کراس لیست می شوند. مطالعه ما، ادبیات حسابداری بین المللی را گسترش می دهد (مثلا کاهان و دیگران، 2009)، با نشان دادن شواهدی پیرامون اثر تعدیل کننده حفاظت از سرمایه گذار بر کیفیت حسابداری. ثانیا، برخلاف مطالعات قبلی، که تقریبا فقط بر " پیوند قانونی" تمرکز دارد، شواهد اثبات شده در این مطالعه هم از نظریات پیوند و هم سیگنال دهی در توضیح انگیزه های متضمن کراس لیستینگ استفاده می کنند. برای توضیح بیشتر راجع به این موضوع، نشان می دهیم شرکت های کراس لیست شده نه تنها از اجاره سیستم حاکمیت شرکتی برتر امریکا بلکه از طریق بهبود در محیطی اطلاعاتی خود که از کراس لیستینگ ایجاد می شود، بهره می برند. ثالثا، در مقایسه با کراس لیستینگ و ادبیات کیفیت حسابداری، که اغلب تنها بر محیط کشور میزبان تمرکز دارد، تحقیقات ما، به سوی درک نقش عوامل نهادی در تحت کنترل قرار دادن ارقام حسابداری نقش دارد. به طور ویژه تر، شواهد مربوط به نظریه نهادی را با مد نظر قرار دادن این مساله ارائه می دهیم که شرکت های کراس لیست شده، هم چنین با انگیزه هایی از عوامل نهایی گوناگون کشور وطن مواجه می شوند.
این مقاله به صورت ذیل پیش می رود: بخش دو، نقد و بررسی ادبیات مربوطه را ارائه می دهد و فرضیات قابل آزمایش را گسترش می دهد، بخش 3، طراحی تحقیق و انتخاب نمونه را مورد بحث قرار می دهد، بخش 4، نتایج تجربی را ارائه می دهد و در نهایت، بخش 5، یک خلاصه و مفاهیم مطالعه را ارائه می دهد.
2. ادبیات قبلی و گسترش فرضیات
یک استدلال کننده نظریه پیوند اثبات می کند، شرکت ها، کراس لیستینگ را برای کرایه سیستم حاکمیت شرکتی برتر بازار میزبان (Licht, 2003) انجام می دهند زیرا خود را نسبت به الزام اجباری سخت تر و محیط دادرسی بازار میزبان متعهد می سازند (Lang et al., 2006; Eng et al., 2008). کراس لیستینگ، کار را برای نظارت مالکان و مدیران برای استخراج مزایای کنترل شخصی و سلب مالکیت از سرمایه گذاران خارجی سخت تر می کند (Stulz, 1999). گاش و هی (2015) عنوان می کنند، کراس لیستینگ، محفاظت سرمایه گذار را بهبود می بخشد، مشکلات آژانس را کاهش می دهد و تصمیمات سرمایه گذاری بهتری را توسط مدیران فراهم می آورد که به طور کلی منجر به ارزش بالاتری برای شرکت ها می شود. نظریه پیوند از طریق مطالعاتی مورد حمایت قرار می گیرد که مزایای بازار سرمایه کراس لیستینگ در زمینه ایجاد سرمایه، پیروی تحلیگر، ارزشگذاری شرکت و هزینه سرمایه را بررسی می کند. با این وجود، مزایای " پیوند قانونی" واقعی کراس لیستینگ ممکن است مورد اغراق واقع شود زیرا زمانیکه شرکت های خارجی مشمول هستند، مکانیسم های الزام اجباری ضعیفی وجود دارد.
مطابقا، شواهد داستان گونه ای وجود دارد که تاثیرات لیست گیری (لیستینگ)، ویژه معاملات ارزی و سهامی است و کراس لیستینگ، ضرورتا اثر اخبار خوب در زمینه یک شرکت را منتقل نمی کند. به طور خاص، مزایای کراس لیستینگ، به بهبود در محیط اطلاعات شرکت های کراس لیست شده اختصاص دارد. برای مثال، فرض می شود، محیط اطلاعات شرکت های کراس لیست شده در ایالات متحده از طریق توجه داده شده توسط تحلیلگران مالی و نظارت از طریق شرکت کنندگان بازار سرمایه پیچیده امریکا بهبود یابد، همه آنها از طریق نیاز نظارتی برای یک تطبیق صورت های مالی با GAAP امریکا تسهیل می شوند. از آنجاییکه کراس لیستینگ، محیط اطلاعاتی بهتری را پیرامون شرکت ها می آفریند، باید اطلاعات بهتری را در زمینه کیفیت حسابداری منتقل نمایند. همراستا با این بحث، لانگ و دیگران (2003) پی می برند، شرکت های کراس لیست شده در امریکا، نسبت به شرکت های خارجی که این کار را انجام نداده اند، کیفیت حسابداری بهتری را نشان می دهند. با این حال، مقایسه بین شرکت های کراس لیست شده در امریکا و شرکت های امریکایی، خود دال بر این مطلب است، شرکت های کراس لیست شده، تمایل بیشتری به مدیریت سودها نسبت به شرکت های امریکایی دارند. یافته های لانگ و دیگران (2006) با این دیدگاه سازگار است که انگیزه های متضمن و محیط های نظارتی ممکن است بین شرکت های کراس لیست شده و شرکت های امریکایی فرق داشته باشند. در حالیکه شرکت های کراس لیست شده لازم است، شرایط لازم مشابه با شرکت های امریکایی را رعایت نمایند، اما هم چنین تحت تاثیر انگیزه های گزارش دهی مختلفی قرار دارند که از آرایش های نهادی و نیروهای بازار، در کشورهای وطن شان نشات می گیرد.
بر خلاف این پشت پرده، بازدید مجدد اینکه آیا کراس لیستینگ در امریکا بر کیفیت حسابداری اثر دارد یا خیر به چند دلیل، تضمین می شود. اولا، این مطالعه سعی دارد، این بحران را تاحدی حل نماید که تا آن حد، محیط امریکا بر مزایای کراس لیستینگ اثر دارد، با فرض اینکه شرکت های کراس لیست شده هم چنین در معرض محیط نهادی کشورهای وطن خود قرار دارند. بائور و دیگران (2004) پیشنهاد می دهند، مشخص نیست، چقدر پراکندگی بین حاکمیت شرکتی محیط های وطن و میزبان کراس لیست شده روی می دهد. در انجام این کار، توصیه لیوز (2006) را با استفاده از، هم شرکت هایی که در امریکا کراس لیست شده اند گسترش داده و دنبال می کنیم و هم شرکت هایی که کراس لیستینگ را انجام نداده اند، که فقط با محیط نهادی کشورهای وطن خود مواجه هستند. ثانیا، این مطالعه بررسی می کند آیا کراس لیستینگ میتواند حقیقتا، کیفیت گزارش دهی مالی شرکتها را به سرمایه گذاران با علامت نشان دهد. با وجود تلاش های گوناگون جهانی برای تقویت رفتارهای اخلاقی متحد، مسائل رسوایی های حسابداری همچنان افزایش می یابد، شامل مواردی می شود که شرکت های کراس لیست شده در امریکا را در بر می گیرد که فرض می شود با مقررات سر سخت امریکا مواجه شده باشند.
Abstract
Using 42,808 firm-year observations from 32 countries around the world, we investigate whether cross-listing in the US is associated with better accounting quality, and whether investor protection moderates the effect of cross-listing on accounting quality. Our main results show firms that are cross-listed in the US exhibit more timely reporting of losses, greater tendency to manage earnings downward, and more value relevance of accounting numbers as compared to their domestic counterparts. Cross-listed firms originating from high investor protection jurisdictions, particularly in high anti-director rights and common law countries, exhibit greater tendency to recognise a more timely reporting of losses and to manage earnings downward but exhibit lower value relevance of earnings as compared to cross-listed firms domiciled in low anti-director rights and non-common law countries. These results suggest that the strength of investor protection in home country plays an important role in determining the quality of accounting numbers of cross-listed firms.
1. Introduction
The financial globalization literature highlights that cross-listed firms would benefit in terms of increasing visibility, broadening the shareholder base, gaining access to financial markets, improving relations with the foreign financial community, and increasing demand for the firm’s stock (e.g., Siegel, 2005; He, 2008). Decision of foreign firms to list their shares particularly in the US securities markets (cross-listing hereafter) is driven by the quest for greater access to cheaper capital for funding growth opportunities (Hail and Leuz, 2009). This is due to the fact that cross-listed firms are subjected to the rigorous US Securities and Exchange Commission’s (SEC) requirements including various aspects of corporate governance. However, cross-listing results in an implicit contract between corporate governance of the firm’s home and host environments and raises questions on how much diffusion takes place between these two (Bauer et al., 2004). Evidence of accounting scandals (e.g., Tingting, 2014) brings into question the governance aspects of the cross-listed firms. In particular, despite having strong fundamental characteristics of being listed in the US stock exchanges, unethical issues of the cross-listed firms trigger concerns regarding their accounting quality. Hence, the aim of this paper is to examine whether cross-listing benefits in terms of enhancing accounting quality, and whether the strength of investor protection explains the variations in the accounting quality of firms cross-listed in the US stock market.
Thus far, the effect of cross-listing on accounting quality is still debatable as the proponent of the bonding hypothesis asserts that cross-listed firms rent the host market’s superior corporate governance system (Licht, 2003) but critics argue that these firms actually face few regulatory and disclosure requirements due to weak enforcement (Frost and Pownall, 1994). Further, accounting quality is also influenced by a set of interrelated home country-level factors (Isidro et al., 2016). For example, the accounting quality varies for firms domiciled in different levels of investor protection (Houqe et al., 2012). Hence, when institutional factors are considered, the home-country governance could either complement or supplement the effect of cross-listing in the US on accounting quality. The question that arises is whether home-country governance continues to influence the accounting quality of firms that are cross-listed in the US, despite the firms having to meet stringent regulatory requirements of the US market.
In doing so, we conduct empirical analyses on 42,808 firm-year observations from 32 countries, covering data for a period from 2007 to 2016. Our main results show that firms cross-listed in the US demonstrate better accounting quality than their domestic counterparts, i.e., by exhibiting more timely reporting of losses, greater tendency to manage earnings downward, and higher value relevance of accounting numbers. Further analysis shows that cross-listed firms in the high investor protection jurisdictions exhibit more timely reporting of losses and manage earnings downward but lower value relevance of earnings as compared to cross-listed firms domiciled in the weak investor protection countries. This evidence suggests that the strength of investor protection of the home country plays important roles in influencing the accounting quality of cross-listed firms. Our results are robust even after considering (i) alternative measures of accounting quality and investor protection; (ii) the impact of the 2008–2011 global crisis and the passage of the Rule 12 h-6 that ease the requirements for deregistering from the US; (iii) firms audited by the Big 4; (iv) the exclusion of UK and Japanese firms in the analysis; and (v) selection bias issues.
This study makes three incremental contributions to the extant accounting literature: First, it sheds light on how the relationship between cross-listing and accounting quality depend not only on institutional factors of the host countries but also the home countries. In doing so, we incorporate the effect of home countries’ in analysing the degree of accounting quality of cross-listed firms. Thus, we extend prior works by Lang et al. (2003) and Lang et al. (2006) by documenting that such association is also influenced by the strength of investor protection of home-country institutional factors. Further, we address the issue of sample selection bias highlighted by Leuz (2006) by comparing foreign firms that cross-list in the US to their domestic counterparts. Our study extends international accounting literature, (e.g., Cahan et al., 2009), by showing evidence on the moderating effect of investor protection on accounting quality. Second, unlike prior studies which mostly focus only on ‘legal bonding’, the evidence documented in this study use both bonding and signalling theories in explaining the motivations underlying cross listing. More to the point, we show that cross-listed firms benefited not only from renting the superior corporate governance system of the US, but also through the improvement in their information environment arising from cross-listing. Third, as compared to the cross-listing and accounting quality literature that often focus only on the host-country environment, our research contributes towards the understanding on the role of institutional factors in curbing the manipulation of accounting numbers. More specifically, we provide evidence related to the institutional theory by considering that cross-listed firms also face incentives from the various institutional factors of the home country.
This paper proceeds as follows: Section 2 reviews related literature review and develops testable hypotheses, section 3 discusses the research design and sample selection, section 4 presents empirical results, and finally, section 5 provides a summary and implications of the study.
2. Prior literature and hypotheses development
A proponent of the bonding hypothesis asserts that firms cross-list to rent the host market’s superior corporate governance system (Licht, 2003) as they commit themselves to the stricter enforcement and litigation environment of the host market (Lang et al., 2006; Eng et al., 2008). Cross-listing makes it harder and more costly for controlling owners and managers to extract private control benefits and to expropriate outside investors (Stulz, 1999). Ghosh and He (2015) indicate that cross-listing improves investor protection, reduces agency problems, and induces better investment decisions by managers which collectively, result in higher value for firms. The bonding hypothesis is supported by studies that examine capital market benefits of cross-listing in the context of capital raising (Chinn and Ito, 2006), analyst following (Fernandes and Ferreira, 2008), corporate valuation (Ghosh and He, 2015) and cost of capital (Hail and Leuz, 2009). Nevertheless, that the actual ‘legal bonding’ benefits of cross-listing may be overstated (Siegel, 2005) as there are weak enforcement mechanisms in place when foreign firms are involved (Frost and Pownall, 1994).
Accordingly, there is anecdotal evidence that listing effects are exchange-specific (Eng et al., 2008) and that being crosslisted does not necessarily convey the impression of good news about a firm (Durand et al., 2006). In particular, the benefits of cross-listing are dedicated to the improvement in information environment of the cross-listed firms. For example, the information environment of firms cross-listed in the US is deemed to improve through the attention given by financial analysts and monitoring by sophisticated US capital market participants, all of which are facilitated by the regulatory requirement for a reconciliation of financial statements to US GAAP (Lang and Lundholm, 1996; Healy et al., 1999). As cross-listing creates better information environment surrounding the firms, it should convey useful information about their accounting quality. In line with this argument, Lang et al. (2003) find that firms cross-listed in the US exhibit better accounting quality relative to foreign firms that are not. However, comparison between cross-listed firms in the US, and US firms themselves suggest that the cross-listed firms show more tendency to manage earnings, relative to the US firms (Lang et al., 2006). Findings of Lang et al. (2006) are consistent with the view that the underlying incentives and regulatory environments may differ between the cross-listed and US firms.1 While the cross-listed firms are required to comply with similar requirements as the US firms, they are also influenced by different reporting incentives originating from the institutional arrangements and market forces in their home countries.
Against this backdrop, revisiting whether cross-listing in the US affects accounting quality is warranted for several reasons. First, this study attempts to resolve the dilemma on the extent to which the US environment influences the benefits of cross-listing, given the cross-listed firms are also subjected by the institutional environment of their home countries. Bauer et al. (2004) suggest that it is uncertain on how much diffusion takes place between corporate governance of the cross-listed firm’s home and host environments. In doing so, we extend and follow the recommendation of Leuz (2006) by using both firms that cross-list in the US and firms that do not cross-list that are only subjected to their home countries’ institutional environment. Second, this study examines whether cross-listing can truly signal to investors the quality of the firms’ financial reporting. Despite various worldwide efforts to strengthen corporate ethical conducts, issues of accounting scandals are still escalating including those involving cross-listed firms in the US that are supposed to be subjected to the rigorous regulations of the US.2 In incorporating various aspects of accounting quality of firms from various countries, we follow Lang et al. (2006) by employing a wide range of proxies for accounting quality.
چکیده
1. مقدمه
2. ادبیات قبلی و گسترش فرضیات
3. فرضیه 1. کراس لیستینگ در بازار سهام امریکا با کیفیت حسابداری، وابستگی مثبت دارد.
4. داده ها و روش شناسی تحقیق
4.1 تشخیص زیان به موقع
4.2 مدیریت سودها
4.3 ارتباط ارزشی
4.4 حفاظت از سرمایه گذار
5. نتایج
5.1 آمار توصیفی
5.2 نتایج تجربی اصلی
5.3 مساله درون زایی
5.4 آزمون های نیرومندی
6. نتیجه گیری ها
منابع
Abstract
1. Introduction
2. Prior literature and hypotheses development
3. H1 Cross-listing in the US stock market is positively associated to accounting quality.
4. Data and research methodology
4.1. Timely loss recognition
4.2. Earnings management
4.3. Value relevance
4.4. Investor protection
5. Results
5.1. Descriptive statistics
5.2. Main empirical results
5.3. Endogeneity issue
5.4. Robustness tests
6. Conclusions
References